در دنیای دیجیتال مارکتینگ، قیف فروش یک مفهوم اصلی است. ممکن اول کار کمی عجیب به نظر بیاد، اما این موضوع در واقع استراتژی قدرتمندی است که می تونه یک کسب و کار رو از صفر به موفقیت چند میلیون دلاری برسونه. بیشتر کارشناس ها تسلط بالایی رو این موضوع دارن و تونستن کسب و کارهای پررنقی ایجاد کنن. بریم که در ادامه با این مفهوم به خوبی آشنا بشیم.
در سال های گذشته، موفقیت شرکت ها تا حد زیادی به نحوه مدیریت قیف فروش بستگی داشت. تا حد امکان مشتریان بالقوه را در بالای قیف فروشتون وارد کنید، و در نهایت، تعدادی از آنها به عنوان مشتریان وفادار و بالفعل به پایین قیف حرکت می کنن که در نهایت به فروش ختم میشه.
اما الان دیگه همه چیز تغییر کرده چراکه فرآیند فروش پیشرفت داشته و تکامل پیدا کرده اما میشه گفت قیف فروش به این اندازه رشد نداشته. مشتری ها دیگر در یک خط مستقیم از آگاهی یک محصول به تصمیم خرید حرکت نمی کنن. در عوض، مسیر خرید آنها پیچیده تر شده و مسیر مستقیمی نداره و راه های منحنی زیادی را طی می کنن.
تو این نوشته میخوایم نگاهی دقیقتر به نحوه عملکرد قیف فروش، چرایی قدیمی بودن آن و آنچه کسبوکارها در محیط فروش امروزی باید در نظر بگیرن، داشته باشیم.
تعریفی جامع از قیف فروش
قیف فروش که قیف بازاریابی هم نامیده میشه، مدلی است که نشان میدهد چگونه یک مشتری بالقوه از اولین تعامل خود با یک تجارت به سمت خرید حرکت میکند. قیف از بالا شروع میشود، جایی که بسیاری از مشتریان بالقوه وارد اون میشن، و زمانی که تنها افرادی که به خدمات و یا محصول علاقه نشون میدن و کم کم به سمت پایین حرکت میکنن که در نهایت بسیاری از آن ها به خرید می رسند، محدود میشود. در هر سطحی از قیف، مشتریانی که برای محصول یا خدمات مناسب نیستن، کنار میرن، در حالی که خریداران واقعی به خرید محصول یا خدمات نزدیک می شین
همین طوری که مشتری ها در قیف فروش حرکت می کنن، اطلاعات بیشتری در مورد محصول به دست میارن، ارزش اون رو بهتر درک می کنن و در حالت ایده آل علاقه و اشتیاق بیشتری به خرید پیدا می کنن. در یک قیف فروش ایده آل، هر مشتری بالقوه به مشتری پولی تبدیل میشه. در این صورت، قیف بیشتر شبیه یک استوانه است، جایی که هر کسی که وارد میشه خرید میکنه.
اما این موضوع در دنیای فروش، واقع بینانه نیست، چراکه مشتریان می توانند در هر مرحله از این فرآیند از قیف خارج بشن. به همین دلیل است که از شکل قیف برای نشان دادن تعداد افراد کمتری برای خرید نهایی استفاده می شه.
کارشناس فروش با تجربه، با هر مرحله از قیف فروش خود آشنایی کامل داره و این دانش به چند دلیل مهم است:
- رسیدگی به نیازهای مشتری: آنها میدونن که مشتریانشان در هر مرحله به چه چیزی نیاز دارن و این موضوع باعث میشه پیام خودسون رو بر اساس اون تنظیم کنن.
- زمان بندی: آنها اطلاعات مناسب رو در لحظه مناسب ارائه میدن و شانس بستن معامله رو افزایش میدن.
- مقیاس پذیری: یک قیف کاملاً تعریف شده به آنها کمک می کنه تا روند فروش خودشون رو بهبود ببخشن و برای نتایج بهتر این روند رو تکرار کنن.
- پیش بینی فروش: با ردیابی قیف، می تونن فروش و درآمد آینده را با دقت بیشتری پیش بینی کنن.
- دستیابی به هدف: به آنها کمک میکنه در مسیر خود باقی بمونن و به اهداف فروش خود برسند.
یک قیف فروش شفاف و سازمان یافته هم تجربه مشتری و هم سلامت کلی کسب و کار رو بهبود می بخشد.
قیف فروش چگونه شکل میگیرد؟
قیف فروش هر زمان که یک مشتری بالقوه با محصول یا خدمات شما تعامل داشته باشه شروع به شکل گیری میکنه و شروع به حرکت به سمت خرید میکنه. این فرآیند میتونه از طریق کانال های مختلفی شروع بشه، مانند:
- یک فروشگاه خرده فروشی فیزیکی
- ارتباط با تیم فروش
- یک وب سایت شرکتی
- ایمیل های بازاریابی
- مشاوره های یک به یک و فردی
این مدل به کسب و کارها اجازه میده تا مشتریان بالقوه را بدون توجه به اینکه چگونه وارد قیف میشن، در مسیر خرید خود راهنمایی کنه. درک اینکه چگونه هر کانال به حرکت مشتریان از آگاهی به خرید کمک می کنه، کمک بزرگی به افراد و تیم فروش می کنه تا استراتژی های خودشون رو بهینه کنن.
در اصل، هر پلتفرم یا روشی که مشتری بتونه برند شما را کشف کنه و با آن درگیر بشه، میتونه بخشی از قیف فروش شما باشه. در واقع، بسته به نحوه تعامل مشتریان با کسب و کار شما، ممکن است قیف شما به طور همزمان در چندین کانال باشه.412296355
آشنایی با مراحل قیف فروش
قیف فروش در بازاریابی معمولاً به چهار مرحله اصلی تقسیم میشه:
1. آگاهی و کشف یکی از مراحل قیف فروش:
در این مرحله، مردم برای اولین بار در مورد برند یا محصول شما یاد میشنون و یاد میگیرن. آنها ممکن است از طریق تبلیغات، پست های رسانه شخصی و اجتماعی یا تبلیغات شفاهی به کسب و کار شما سر بزنن. اما اینکه چگونه و چرا این افراد به مرحله بعدی میرن بستگی به تاثیرگذاری استراتژی های فروش و بازاریابی شما داره.
سرنخها در این مرحله تازه شروع به درک برند و نام تجاری شما میکنن، بنابراین مهم است که توجه آنها را جلب کنید. به عنوان مثال، یک مشتری بالقوه ممکنه یکی از تبلیغات شما را دیده باشه، روی یکی از پست های وبلاگ کلیک کنه یا از طریق جستجوی گوگل از وب سایت کسب و کار شما بازدید کنه.
در این مرحله، مشتری ها سعی میکنن مشکل خودشون رو بیان کنن و به دنبال منابع قابل اعتماد اطلاعات باشن. در اینجا چند سوال معمولی وجود داره که ممکن است پرسیده شود:
در یک گالری طلا سوال مشتری این است: آیا طلا در آینده رشد قیمتی داره یا قیمت اون کاهش پیدا می کنه؟
برای یه فروشگاه لباس: سوال مشتری اینه که چرا بعد از شستن لباس، لباس کوتاه یا تنگ میشه؟
برای یه سئوکار: سایت من چطوری رشد میکنه و چه مدت زمان نیازه تا کاربر بتونه به سایت من دسترسی داشته باشه؟
2. یکی از مراحل قیف فروش علاقه می باشد:
هنگامی که مردم از برند شما آگاه شدن، با تحقیق بیشتر در مورد محصولات یا خدمات شما، علاقه خود را نشان میدن. اونا به دنبال راه حل هایی برای مشکلات خودشون هستن، پیشنهادهایی که شما مطرح می کنید رو با رقبای شما مقایسه میکنن و تصمیم میگیرن که آیا شما برای رفع نیاز آن ها مناسبید یا رقبای شما.
در این مرحله، سرنخها شرکت شما را ارزیابی میکنن، نظرات مشتری های گذشته شما رو مطالعه می کنن و احتمالاً برای اطلاعات دقیقتر ثبتنام میکنن. برای مثال، سوالات آن ها این بار متفاوت است:
بهترین زمان برای خرید و فروش طلا کی هست؟
بهترین و باکیفیت ترین جنس لباس خودتون رو بهم معرفی کنید؟
شما چطور می تونی به من کمک کنی سایتم به سرعت رشد کنه؟
3. مرحله ی تصمیم گیری مشتری:
حالا که مشتری بالقوه با برند شما بیشتر آشنا شده ، به سمت تصمیم گیری حرکت میکنه. این مرحله ای است که آنها به سراغ جزئیات محصولات شما میرن – مقایسه قیمت، بسته ها و ویژگی های خاص. وبینارها، آزمایشهای رایگان، نمایشهای نمایشی محصول و مشاورههای انفرادی، در اینجا بسیار مفید هستند که باید از سمت شما شکل بگیرد، زیرا هر چیزی که مشتری برای تصمیمگیری مطمئن نیاز داره، باید در اختیار او قرار دهید.
برخی از سوالات معمولی در این مرحله اینگونه پرسیده می شوند:
طلای دست دوم برای سرمایه گذاری من خوبه یا طلای نو؟
کدوم برند موجود در فروشگاه شما میتونه مناسب خواسته های من باشه؟
شرایط قرار داد شما برای رشد سریع سایت من چیه؟
4. اقدام به خریدن یا نخریدن در قیف فروش:
حالا رسیدیم به مرحله ی نهایی که در اون مشتری یا خریدی را انجام میده یا انتخاب نمیکنه و منصرف میشه. اگر تصمیم به خرید داشته باشه، عالی است! اما حتی اگر این کار را نکرد هم شما نباید او را از دست بدید بلکه می تونی با ادامه دادن به پیام ها و پیشنهادات ویژه یا دادن اطلاعات بهتر و قوی تر کار فروش خودت رو ادامه بدی تا توی رادار مشتری بمونی و ثبت بشی چراکه می تونه بعد از مدت کوتاهی برگرده سمت خرید و اون رو به پایان برسونه.
قیف فروش خود را طراحی کنید
طراحی یک قیف فروش موثر برای هدایت مشتریان بالقوه از اولین تعامل آنها با کسب و کارتان، تا رسیدن به نهایی ترین مرحله یعنی خرید بسیار مهم است. روش های مختلفی برای طراحی قیف فروش وجود داره و هر صنعت یا کسب و کاری میتونه رویکرد منحصر به فرد خودش رو داشته باشه. با این حال، صرف نظر از رشتهی کاری شما، یک قیف خوب طراحی شده به شما کمک میکنه تا به طور سیستماتیک مشتریان بالقوه رو در هر مرحله از فرآیند خرید، حرکت بدید و اونو از یک مرجله به مرحله ی بعدی سوق بدید. در اینجا نحوه طراحی یک قیف فروش موفق رو براتون آوردم:
1. یک صفحه فرود ایجاد کنید:
صفحه فرود اغلب اولین نقطه تماس مشتریان بالقوه است. جایی که آنها در مورد کسب و کار، محصولات یا خدمات شما اطلاعات می گیرن. بازدیدکنندگان ممکنه از طریق یک آگهی تبلیغاتی، پیوند رسانه های اجتماعی، یا پس از دانلود کتاب الکترونیکی یا ثبت نام در یک وبینار به صفحه فرود شما برسند.
صفحه فرود شما باید تاثیر اولیه قوی داشته باشه. باید به وضوح بیان کنه که کسب و کار شما چه چیزی رو داره ارائه میده و چرا بازدیدکنندگان باید به کار شما علاقه نشون بدن. از طراحی ساده و چشم نواز استفاده کنید تا شامل یک فراخوان برای اقدام (CTA) واضح برای تشویق بازدیدکنندگان به برداشتن گام بعدی باشد.
2. چیزی با ارزش ارائه بدید:
اگر می خوایید آدرس ایمیل یا جزئیات تماس یک مشتری بالقوه رو داشته باشید باید اول خودتون یک چیز مهم و با ارزش به مشتری بدید تا ترغیب بشه به دنبال کردن شما حالا اون میتونه یه تخفیف ویژه باشه یا یه هدیه ساده از کار شما مثل یک ویدئو آموزشی و یا یک پادکست مهم باشه و بهتره که تو این موضوع سعی کنید کسب و کار خودتون رو بیشتر برای مشتری توضیح بدید.
اگر افراد احساس کنند چیز ارزشمندی دریافت می کنند، احتمالاً اطلاعات تماس خودشون رو راحت تر با شما به اشتراک میزارن. ارائه منابع رایگان راهی عالی برای نشان دادن ارزش محصول یا خدمات شما و در عین حال تشویق مشتریان بالقوه برای حفظ ارتباط با برند شما است.
3. مشتری های خود را پرورش بدید:
هنگامی که یک مشتری بالقوه آدرس ایمیل خود را به شما داد، به ارائه اطلاعات ارزشمندی که به آنها کمک میکنه تا در مورد محصول یا خدمات شما اطلاعات بیشتری کسب کنن، ادامه بدید. بهتر این کار رو از طریق ایمیل های معمولی انجام بدید اما توجه داشته باشید که بیش از حد این کار می تونه مشتری رو خسته و از شما دور کنه پس بهتره در هفته نهایتا دو بار این کار رو انجام بدید.
پرورش سرنخ ها به معنای درگیر نگه داشتن آنها بدون فشار زیاد برای فروش است. محتوای مفید و آموزنده می تونه باعث بشه مشتری به شما اعتماد کنه و به سوالاتی که توی ذهنش شکل گرفته پاسخ بده.
4. معامله را ببندید:
در این مرحله، بهتره که شما بهترین پیشنهاد خودتون رو برای تشویق مشتری به خرید ارائه بدید. این میتونه یک تخفیف فوق العاده باشه و یا می تونید به مشتری بگید با دو بار خرید کردن یک هدیه رایگان دریافت می کنه و هدیه باید یک چیز وسوسه کننده باشه.
وقتی مشتریان بالقوه به این نقطه میرسن، به تصمیم گیری نزدیک میشن. برای بستن معامله، باید یک پیشنهاد مقاومت ناپذیر ارائه بدید- چیزی که آنها را متقاعد به خرید کنه.
5. ارتباط بین خود و مشتری را ادامه بدید:
چه مشتری بالقوه مشتری شود یا نشود، ارتباط نباید متوقف بشه. اگر خریدی انجام دادن، با ارائه خدمات عالی به مشتری، آموزش محصول و تعامل مداوم، به ایجاد رابطه ادامه بدید. اگر خرید نکردن، ایمیلهای تقویتکننده بیشتری ارسال کنید اما نه خیلی مداوم، تا کسبوکارتان را در ذهنشان نگه دارید.
ارتباط با مشتری پس از خرید به اندازه درخواست فروش در روزهای اول مهم است. این میتونه به مشتری های فعلیتون انگیزه بده که می تونن اگر به مشکل برخورد کردن با پشتیبانی شما ارتباط بگیرن. برای کسانی هم که هنوز خرید نکردن، پیگیری مداوم (اما نه خیلی مکرر) در نهایت میتونه منجر به تبدیل بشه.
6. قیف فروش خود را بهینه کنید:
پس از قرار گرفتن قیف، کار شما تمام نمیشه. به طور مداوم نحوه حرکت مشتریان بالقوه خود را از طریق قیف ردیابی و تجزیه و تحلیل کنید و جاهایی رو که ممکنه مشتری نیاز به کمک داشته باشه شناسایی کنید. این به شما کمک میکنه قیف فروش خودتون رو در طول زمان اصلاح و بهبود بخشید.
بهینه سازی برای اطمینان از اینکه قیف شما تا حد امکان کارآمد عمل میکنه بسیار مهم است. با بررسی منظم برای تنگناها یا نقاط سقوط، میتونید رویکرد خودتون رو برای بهبود سفر مشتری تغییر بدید. این ممکنه شامل تنظیم صفحه فرود، بهبود ایمیلهای بعدی یا جذابتر کردن پیشنهادات شما باشه.
شناسایی شکاف ها در قیف فروش شما
اکنون که نحوه طراحی قیف فروش را متوجه شدی، حالا باید به این موضوع پرداخت که چرا مدیریت قیف فروش خیلی مهم است. اگر در هر مرحله بر پرورش سرنخ های خود تمرکز نکنی، در خطر از دست دادن برخی از بهترین مشتریان بالقوه خود هستی. برای جلوگیری از این امر، درک واضح هر مرحله از قیف ضروری است.
با آشنایی با مراحل مختلف، میتونی بهتر تشخیص بدی که مشتریان بالقوه رو کجا از دست میدی. برای مشخص کردن شکاف های موجود در قیف خود، این سوالات را از خودت بپرس:
- مشتریان در قیف فروش کجا میرن؟
- توی کدوم مرحله، احتمال از دست دادن مشتری رو داری؟
- کدام مراحل به خوبی کار می کنن و سرنخ ها را به مشتری تبدیل می کنن؟
هنگامی که متوجه شدی که قیف در کجا عملکرد ضعیفی داره، میتونی بهبودهایی ایجاد کنی و نرخ تبدیل خودت رو افزایش بدی.
نقش قیف فروش در بازاریابی
قیف های فروش ابزاری کلیدی برای تیم های بازاریابی برای سازماندهی و تجزیه و تحلیل فعالیت ها در طول فرآیند جذب مشتری هستن. با استفاده از قیف فروش، تیم های بازاریابی میتونن سرنخ ها را بهتر دسته بندی کنن و آنها را به مشتریان پولی تبدیل کنن. این به بازاریابان اجازه میده تا سرنخ ها را در هر مرحله راهنمایی کنن و در نهایت مشتریان وفادار و تکراری ایجاد کنن.
یک قیف فروش با فیلتر کردن مشتریان بالقوه و سازماندهی سفر آنها می تونه یک سرنخ فروش رو به یک مشتری واقعی تبدیل کنه. یک کمپین بازاریابی درست می تونه افراد زیادی رو وارد قیف فروش کنه، مانند یک کمپین ایمیلی، تبلیغات رسانه های اجتماعی یا نسخه نمایشی محصول شما. این اقدامات بازاریابی فرآیند قیف را شعله ور میکنه و باعث فروش اولیه و تکراری میشه.
قیف فروش به عنوان یک استراتژی بازاریابی
همه مشتریان بالقوه در اولین تلاش از قیف عبور نمی کنن و این کاملا طبیعی است. هدف قیف فروش اینه که تلاشهای فروش و بازاریابی شما را به گونهای تنظیم کنه که هر مشتری بالقوهای، تجربهای یکپارچه از برند شما داشته باشه. حتی اگر یک مشتری بالقوه فوراً تبدیل به مشتری خریدار نشه، تیمهای بازاریابی و فروش شما با هم کار میکنن تا مطمئن بشن که پیامها و پیگیریهای مداوم را مشتری دریافت میکنه و درها را برای فروشهای آتی باز نگه میدارن.
انواع مختلف مشتریان قیف فروش
هر مشتری با نام تجاری شما غریبه است که باید از طریق قیف فروش و تیم بازاریابی اون رو با برند خودتون آشنا کنید. از طریق یک قیف فروش ساختاریافته می تونید این مشتریان را به سمت مشتریان وفادار هدایت کنید. حالا بیا مراحلی رو که یک مشتری بالقوه پشت سر می گذاره، بررسی کنیم:
1. مشتری بالقوه
در این مرحله اولیه، یک مشتری بالقوه به سادگی کسی است که میتونه از محصول یا خدمات شما بهره مند بشه، اما هنوز با برند شما تعاملی نداشته.
2. سرنخ فروش
هنگامی که یک مشتری بالقوه با برند شما درگیر میشه، مانند خوندن یک پست وبلاگ، دانلود یک منبع، یا ثبت نام در یک وبینار، از یک مشتری بالقوه به یک سرنخ تبدیل میشه. در این مرحله، آنها وارد قیف فروش شدن و علاقه اولیه رو نشان دادن.
3. فرصت فروش
وقتی یک سرنخ علاقه عمیقتری نشان میده و با تیم فروش شما تعامل میکنه- بهترین فرصته که اون رو با یه تخفیف ویژه و یا دادن خدمات رایگان و … به یک فرصت فروش تبدیل کنید. سپس تیم فروش برای بررسی اینکه آیا آنها برای محصول یا خدمات شما مناسب هستن یا خیر، وارد کار میشن.
4. مشتری واقعی(بالفعل)
در این مرحله نهایی، فرآیند فروش با موفقیت انجام میشه و مشتری تصمیم به خرید می گیره. اون ها متوجه میشن که محصول شما نیازهاشون رو بر طرف می کنه و معامله ی شما انجام میشه. با این حال، سفر در اینجا متوقف نمیشه. ایجاد رابطه بلندمدت با مشتری کلید تضمین رضایت و وفاداری مستمر است.
چگونه قیف فروش را بهینه کنیم؟
برای موثرتر کردن قیف فروش خود، مهم است که با ارزیابی هر مرحله و انجام تنظیمات در صورت نیاز شروع کنید. در اینجا نحوه بهبود قیف رو براتون آوردم:
از بالای قیف شروع کن و با ارزیابی میزان عملکرد محتوای خودت در جذب سرنخ شروع کن. آیا محتوای شما باعث ایجاد تعامل کافی میشه؟ هدف اصلی محتوای شما باید این باشه که مشتریان بالقوه رو وارد کار کنید تا روی دکمههای تماس برای اقدام (CTA) شما کلیک کنن. اگر این اتفاق نمیافته، یا اگر بخشهای خاصی از محتوا نتایج دلخواه را نمیده، زمان اعمال تغییرات فرا رسیده. میتونید CTAها را دوباره طراحی کنی، پیامرسانی را تنظیم کنی یا یک رویکرد کاملاً جدید را امتحان کنی تا بتونی ارزیابی کنی که چه چیزی بهترین کارایی رو داره.
از بالای قیف شروع کن و با ارزیابی میزان عملکرد محتوای خودت در جذب سرنخ شروع کن. آیا محتوا باعث ایجاد تعامل کافی میشه؟ هدف اصلی محتوای شما باید این باشه که مشتریان بالقوه رو وارد کار کنی تا روی دکمههای تماس برای اقدام (CTA) کلیک کنن. اگر این اتفاق نمیافته، یا اگر بخشهای خاصی از محتوا نتایج دلخواه رو بهتون نمیده، زمان اعمال تغییرات فرا رسیده. میتونی CTAها را دوباره طراحی کنی، پیامرسانی رو تنظیم کنی یا یک رویکرد کاملاً جدید رو امتحان کنی تا متوجه بشی چه چیزی بهترین کارایی و جذب رو برات داره.
پیشنهادهای مختلف رو آزمایش کن تا متوجه بشی کدوم یکی برای بستن معاملات بهتر عمل میکنه. به عنوان مثال، میتونی نحوه ارائه ارسال رایگان رو با ارائه تخفیف مقایسه کنی. اگر یک رویکرد به طور مداوم منجر به خریدهای بیشتر میشه، روی اون استراتژی تمرکز کن و در عین حال به آزمایش های دیگه هم فک کن و ادامه بده و مقایسه کن که آیا میتونه راه های مختلف بهت کمک کنه که فروش خودت رو افزایش بدی یا نه. کمپین های بازاریابی ایمیلی و سایر تلاش ها باید مورد آزمایش قرار بگیرن تا مشخص بشه کدوم پیشنهاد منجر به بالاترین نرخ تبدیل میشه.
نرخ حفظ مشتری را پیگیری کن، حفظ مشتریان به همان اندازه مهم که تلاش میکنی مشتریان جدید رو به دست بیاری. ردیابی کن که مشتریان شما هر چند وقت یکبار برای خرید محصولات یا خدمات بیشتر، برمیگردن. آیا اونا قصد دارن چندین بار از شما خرید کنن؟ آیا اونا برند شما رو به افراد دیگه معرفی می کنن؟ با توجه به حفظ مشتری، میتونی راه هایی رو برای تقویت روابط، ارائه معاملات شخصی و تشویق به خریدهای تکراری شناسایی کنی.
نقش نرم افزار CRM
نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، میتونه نقشی حیاتی در بهینه سازی قیف فروش ایفا کنه. یک CRM به شما کمک میکنه:
- پیش بینی فروش: به شما امکان اینو میده که عملکرد فروش خودتون رو را در چند ماه آینده پیش بینی کنید و به شما کمک می کنه تا تصمیمات تجاری بهتری بگیرید.
- پیگیری معاملات: سیستمهای CRM به شما این امکان رو میده تا ببینید هر سرنخ در فرآیند فروش کجاست، بنابراین میتونید اون ها رو با کارایی بیشتری در قیف جابهجا کنید.
- نظارت بر فعالیت سرنخ: میتونید نحوه تعامل سرنخها با محتوا و محصولات خودتون رو ردیابی کنید و به شما کمک میکنه زمان مناسب زو برای پیگیری شناسایی کنید.
- سازماندهی فعالیت های روزانه: CRM ها به شما یادآوری میکنن که سرنخ ها را دنبال کنید و وظایف خودتون رو سازماندهی کنید و این اطمینان رو به شما میده که از زمان و تلاش خودتون نهایت استفاده رو ببرید.
با استفاده از نرمافزار CRM، کنترل بهتری بر فرآیندهای فروش خودتون میتونید داشته باشید و پرورش سرنخها، بستن معاملات و حفظ مشتریان رو برای خودتون آسون تر کنید.
سخن پایانی
پلتفرم آموزشی دالب یکی از بهترین منابع برای متخصصان فروشه که به دنبال افزایش مهارت های خود و افزایش نرخ تبدیل هستن. این پلتفرم با مجموعه دوره های جامع خود که برای بازاریابی دیجیتال، تعامل با مشتری و بهینه سازی فروش طراحی شده، کاربران را با ابزارها و استراتژی های پیشرفته برای درک رفتار مشتری و افزایش عملکرد فروش مجهز میکنه. با یادگیری نحوه ایجاد محتوای بازاریابی قانعکننده، شخصیسازی تعاملات با مشتری و مدیریت مؤثر کمپینها از طریق سایت آموزشی دالب، متخصصان فروش میتونن با بستن معاملات بیشتر و ایجاد روابط قویتر با مشتری، درآمد خودشون رو به میزان قابل توجهی افزایش بدن.