آموزش رفتار سازمانی
رفتار سازمانی یکی از حوزههای حیاتی در مدیریت است که به بررسی و تحلیل رفتار افراد و گروهها در محیط سازمانی میپردازد. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که سازمانها در حقیقت بر پایهی تعاملات انسانی بنا شدهاند و درک عمیقتر از جنبههای مختلف رفتار انسانی میتواند تأثیر مستقیمی بر بهرهوری و کارایی سازمان داشته باشد. ازاینرو، توجه به رفتار سازمانی نه تنها برای مدیران ضروری است، بلکه برای کارکنان نیز میتواند به بهبود کیفیت کار و رضایت شغلی منجر شود.
رفتار سازمانی چیست؟
رفتار سازمانی به مطالعه و تحلیل رفتار انسانها در محیطهای کاری و سازمانی گفته میشود. این دانش ترکیبی از اصول روانشناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی و مدیریت است که هدف آن شناخت بهتر از نحوه عملکرد افراد، گروهها، و سازمانها در تعامل با یکدیگر است. این موضوع به مدیران و کارکنان کمک میکند تا روابط کاری مؤثرتری ایجاد کرده و عملکرد کلی سازمان را بهبود بخشند.
در واقع، رفتار سازمانی تلاش میکند به سؤالاتی مانند «چرا افراد در محیط کار رفتار خاصی نشان میدهند؟»، «چه عواملی بر انگیزهها و عملکرد کارکنان تأثیر میگذارد؟» و «چگونه میتوان تعاملات تیمی را بهبود داد؟» پاسخ دهد. با تحلیل دقیق این موضوع، میتوان استراتژیهایی تدوین کرد که محیط کاری را سالمتر، پویاتر و اثربخشتر کند.
هدف آموزش رفتار سازمانی این است که به مدیران و کارکنان کمک کند تا محیط کاری بهتری ایجاد کنند. این دانش به ما میآموزد چگونه افراد و گروهها را درک کنیم، انگیزههای آنها را شناسایی کنیم، و شرایطی فراهم آوریم که همه اعضای سازمان بتوانند در راستای اهداف مشترک به بهترین نحو عمل کنند. رفتار سازمانی همچنین به مدیران این امکان را میدهد که تصمیم گیریهای بهتری انجام دهند و محیطی ایجاد کنند که خلاقیت و نوآوری در آن تقویت شود.
رفتار سازمانی(Organizational behavior) یک علم میان رشتهای و کاربردی است که نقش حیاتی در موفقیت سازمانها دارد. آموزش رفتار سازمانی به ما نشان میدهد که درک و مدیریت رفتار انسانی میتواند به بهبود عملکرد، افزایش رضایت کارکنان و دستیابی به اهداف سازمانی منجر شود. با آموزش و به کارگیری رفتار سازمانی، سازمانها میتوانند به محیطی تبدیل شوند که در آن همه اعضا به طور همافزا برای موفقیت تلاش کنند.
تاریخچه آموزش رفتار سازمانی
آموزش رفتار سازمانی از اوایل قرن بیستم بهطور جدی آغاز شد، زمانی که مفاهیمی مانند مدیریت علمی و روانشناسی صنعتی به عنوان پایههای علمی مدیریت مدرن معرفی شدند. در این دوره، تلاشها برای درک بهتر رفتار کارکنان و یافتن روشهایی برای افزایش بهرهوری در سازمانها به اوج رسید. این جریان از ضرورت پاسخگویی به چالشهای ناشی از انقلاب صنعتی، تغییرات در ساختارهای کاری، و پیچیدگیهای رو به رشد در محیطهای کاری نشأت گرفت.
یکی از اولین گامهای رسمی در این حوزه به تلاشهای “فردریک تیلور” و نظریه مدیریت علمی او برمیگردد. تیلور در اوایل قرن بیستم مطالعاتی را آغاز کرد که هدف آن بهینه سازی فرآیندهای کاری و افزایش بهرهوری بود. او معتقد بود که رفتار کارکنان باید از طریق اصول علمی مورد تحلیل قرار گیرد تا عملکرد آنها به حداکثر برسد. هرچند که رویکرد تیلور بیشتر بر فرآیندها و وظایف تمرکز داشت، اما این ایده آغازگر تفکر درباره رفتار انسانی در محیطهای کاری بود.
یکی از نقاط عطف مهم در آموزش رفتار سازمانی، مطالعات هاوتورن (Hawthorne Studies) بود که بین سالهای 1924 تا 1932 در کارخانهها وسترن الکتریک در ایالات متحده انجام شد. این مطالعات که توسط “التون مایو” و همکارانش هدایت میشد، نشان داد که عوامل اجتماعی و روانی، مانند روابط انسانی و احساس ارزشمندی، تأثیر عمدهای بر بهرهوری و رفتار کارکنان دارند. یافتههای هاوتورن نه تنها نشان داد که انگیزههای غیرمادی مانند احساس تعلق و حمایت اجتماعی اهمیت دارند، بلکه مفاهیم اولیهای مانند “روابط انسانی” و “فرهنگ گروهی” را وارد فضای مدیریتی کرد.
پس از جنگ جهانی دوم، توجه به رفتار سازمانی بهطور چشمگیری افزایش یافت. با گسترش صنایع و سازمانهای بزرگ، نیاز به درک و مدیریت تعاملات انسانی پیچیدهتر شد. در این دوره، نظریات و رویکردهای متعددی برای توضیح رفتار انسانی در سازمانها شکل گرفت:
- نظریات انگیزشی مانند هرم نیازهای مازلو و نظریه انگیزش-بهداشت هرزبرگ، که به بررسی انگیزههای افراد در محیط کاری پرداختند.
- نظریات رهبری مانند مدلهای رفتاری و نظریههای اقتضایی، که به مدیران ابزارهایی برای مدیریت بهتر تیمها ارائه دادند.
- نظریه سیستمها که سازمان را به عنوان یک سیستم باز در نظر گرفت و تأکید کرد که عوامل خارجی نیز بر رفتار داخلی تأثیر میگذارند.
ورود رفتار سازمانی به نظام آموزشی
در دهههای 1950 و 1960، رفتار سازمانی بهعنوان یک حوزهی علمی مستقل در دانشگاهها و مدارس کسب و کار مطرح شد. در این دوره، دانشگاههایی مانند هاروارد و MIT برنامههای آموزشی ویژهای را برای رفتار سازمانی طراحی کردند. این درسها، مفاهیم و ابزارهایی را در اختیار مدیران آینده قرار میداد تا بتوانند رفتار کارکنان و تیمهای خود را بهتر مدیریت کنند.
رفتار سازمانی به مرور به یکی از دروس اصلی در دورههای MBA و سایر برنامههای مدیریتی تبدیل شد. هدف از این درسها، آماده سازی مدیرانی بود که بتوانند جنبههای انسانی سازمان را درک کرده و با استفاده از این دانش، بهرهوری و رضایت کارکنان را بهبود بخشند. در این دورهها، دانشجویان نه تنها با تئوریها و اصول رفتار سازمانی آشنا میشوند، بلکه ابزارهای عملی برای تحلیل و مدیریت رفتار در محیطهای کاری را نیز فرا میگیرند.
با پیشرفت تکنولوژی و تغییرات سریع در محیطهای کاری، رفتار سازمانی همچنان بهروزرسانی شده و حوزههای جدیدی را پوشش میدهد. مفاهیمی مانند مدیریت تغییر، تنوع فرهنگی، روانشناسی مثبتگرا، و تحلیل دادهها در رفتار سازمانی وارد شدهاند. امروزه، رفتار سازمانی نهتنها در سطح فردی و گروهی بلکه در سطح جهانی نیز مورد بررسی قرار میگیرد، زیرا سازمانها به طور فزایندهای در محیطهای جهانی و دیجیتال فعالیت میکنند.
ابعاد رفتار سازمانی
رفتار سازمانی یک حوزه میان رشتهای است که به مطالعه رفتار انسانها در محیطهای کاری میپردازد. این حوزه شامل بررسی تعاملات انسانی، نقشها، فرآیندها، و ساختارهایی است که در سازمانها شکل میگیرند. رفتار سازمانی را میتوان به سه بُعد کلی تقسیم کرد: رفتار فردی، رفتار گروهی، و رفتار سازمانی در سطح کلان. هر یک از این ابعاد، جنبههای مختلفی از روابط انسانی و کارکردهای سازمانی را مورد بررسی قرار میدهند. در ادامه، هر بُعد به تفصیل توضیح داده میشود:
1. رفتار فردی در سازمان
این بُعد بر درک رفتار، ویژگیها، و انگیزههای افراد در محیط کار تمرکز دارد. عوامل متعددی وجود دارند که بر رفتار فردی تأثیر میگذارند، از جمله:
- ویژگیهای شخصیتی: شخصیت فرد تأثیر زیادی بر نحوه تعامل او با دیگران، نحوه تصمیمگیری، و توانایی او در حل مسائل دارد. برای مثال، افرادی که دارای شخصیت برونگرا هستند، بیشتر در فعالیتهای گروهی مشارکت میکنند.
- ادراک: ادراک افراد از محیط کاری و همکارانشان میتواند نحوه رفتار آنها را شکل دهد. ادراک نادرست ممکن است به تعارضات یا سوءتفاهمها منجر شود.
- انگیزه: انگیزه به عنوان نیروی محرکه رفتار انسان شناخته میشود. نظریههای مختلفی مانند نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو، نظریه انگیزش-بهداشت هرزبرگ، و نظریه انتظار وروم به توضیح این مفهوم پرداختهاند.
- یادگیری: رفتار انسان تا حد زیادی نتیجه فرایند یادگیری است. سازمانها میتوانند از تکنیکهای یادگیری برای بهبود مهارتها و افزایش بهرهوری کارکنان استفاده کنند.
- نگرشها و احساسات: نگرشها (مانند تعهد سازمانی یا رضایت شغلی) و احساسات (مانند استرس یا خشم) تأثیر مستقیمی بر عملکرد فردی و تعاملات کاری دارند.
2. رفتار گروهی در سازمان
گروهها در سازمانها نقش کلیدی در دستیابی به اهداف ایفا میکنند. این بُعد رفتار گروهی، تعاملات و پویاییهای میان افراد در گروهها را بررسی میکند. عوامل مهم این بُعد عبارتاند از:
- ساختار گروه: گروهها میتوانند رسمی یا غیررسمی باشند. گروههای رسمی بر اساس وظایف و نقشهای مشخص شکل میگیرند، در حالی که گروههای غیررسمی بر اساس روابط دوستانه یا علایق مشترک ایجاد میشوند.
- نقشها و هنجارها: هر گروه مجموعهای از نقشها و هنجارها را شکل میدهد که رفتار اعضا را هدایت میکند. عدم رعایت این هنجارها ممکن است منجر به طرد فرد از گروه شود.
- رهبری گروه: رهبری مؤثر برای هدایت گروه به سمت اهداف ضروری است. سبکهای مختلف رهبری مانند رهبری تحولی یا رهبری وظیفه محور میتوانند بر عملکرد گروه تأثیر بگذارند.
- ارتباطات در گروه: کیفیت و اثربخشی ارتباطات درون گروه، عاملی تعیین کننده در موفقیت گروه است. ارتباطات ضعیف میتواند به تعارضها یا کاهش بهرهوری منجر شود.
- تعارض و همکاری: گروهها ممکن است با تعارضهای داخلی یا خارجی مواجه شوند. مدیریت صحیح تعارض میتواند باعث تقویت روابط و بهبود نتایج شود.
- تصمیم گیری گروهی: گروهها معمولاً تصمیم گیری را از طریق فرایندهای جمعی انجام میدهند. این فرایند ممکن است مزایا (مانند تنوع دیدگاهها) یا چالشهایی (مانند طولانی شدن زمان تصمیمگیری) به همراه داشته باشد.
3. رفتار سازمانی در سطح کلان
این بُعد به بررسی ساختارها، فرآیندها، و سیستمهایی میپردازد که بر رفتار کل سازمان تأثیر میگذارند. موضوعات کلیدی این بُعد عبارتاند از:
- فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی شامل ارزشها، باورها، و هنجارهایی است که رفتار کارکنان را شکل میدهد. فرهنگ قوی میتواند به انسجام بیشتر و عملکرد بهتر منجر شود.
- ساختار سازمانی: ساختار سازمانی به نحوه تقسیم وظایف، ارتباطات، و هماهنگی در سازمان اشاره دارد. ساختارهای سلسله مراتبی، ماتریسی، یا شبکهای میتوانند تأثیرات متفاوتی بر رفتار کارکنان داشته باشند.
- تغییر و نوآوری: سازمانها برای بقا و رشد باید به تغییرات محیطی پاسخ دهند. مدیریت تغییر و ایجاد فرهنگ نوآوری از چالشهای اصلی مدیران در این بُعد است.
- قدرت و سیاست: قدرت و نفوذ در سازمانها اغلب بر رفتار کارکنان تأثیر میگذارد. شناخت دینامیکهای قدرت و سیاستهای داخلی سازمان برای مدیران اهمیت دارد.
- محیط خارجی: سازمانها در تعامل با محیط خارجی خود هستند. عواملی مانند رقابت، قوانین و مقررات، و تغییرات اقتصادی میتوانند رفتار سازمانی را تحت تأثیر قرار دهند.
شناخت این ابعاد به مدیران کمک میکند تا مسائل و چالشهای انسانی در سازمان را بهتر درک کنند و راهکارهای مناسبی برای بهبود عملکرد، افزایش رضایت شغلی، و ایجاد محیط کاری مثبت ارائه دهند. با تحلیل دقیق این ابعاد، سازمانها میتوانند منابع انسانی خود را بهطور مؤثر مدیریت کرده و به اهداف استراتژیک خود دست یابند.
مزایای آموزش رفتار سازمانی
آموزش رفتار سازمانی یکی از ضرورتهای دنیای مدیریت و کسب و کار است. این دانش به بررسی رفتار انسانها در محیط کار میپردازد و به مدیران و کارکنان کمک میکند تا تعاملات مؤثرتر، تصمیم گیریهای بهتر، و عملکرد بالاتری داشته باشند. مزایای آموزش رفتار سازمانی در سطوح فردی، گروهی و سازمانی بسیار گسترده است. در ادامه، این مزایا به صورت جامع توضیح داده میشود:
1. بهبود روابط انسانی در محیط کار
آموزش رفتار سازمانی موجب شناخت بهتر از نیازها، انگیزهها، و احساسات انسانها میشود. این شناخت باعث میشود که:
- افراد بتوانند تعاملات مؤثرتری با همکاران، مدیران و زیردستان خود داشته باشند.
- سوء تفاهمها کاهش یابد و تعارضات به شکل سازندهای مدیریت شود.
- احترام متقابل و اعتماد در میان اعضای تیم افزایش یابد.
2. افزایش بهرهوری و عملکرد
با درک عوامل مؤثر بر رفتار کارکنان، سازمانها میتوانند:
- انگیزههای کارکنان را تقویت کنند و بهرهوری را افزایش دهند.
- برنامههای توسعه فردی و گروهی طراحی کنند که به رشد مهارتها و توانمندیهای کارکنان کمک کند.
- محیط کاری مثبتتری ایجاد کنند که در آن افراد بتوانند بهترین عملکرد خود را ارائه دهند.
3. کمک به مدیریت تغییرات
تغییرات در سازمانها اجتناب ناپذیر هستند و اغلب با مقاومت کارکنان مواجه میشوند. آموزش رفتار سازمانی به مدیران و کارکنان کمک میکند که:
- فرآیندهای تغییر را بهتر درک کنند و آنها را با حداقل مقاومت پیش ببرند.
- مهارتهای لازم برای مدیریت تغییر و تطبیق با شرایط جدید را کسب کنند.
- فرهنگ نوآوری و انعطاف پذیری را در سازمان تقویت کنند.
4. بهبود تصمیمگیری
آموزش رفتار سازمانی موجب میشود که افراد:
- بتوانند اطلاعات را بهتر تحلیل کنند و تصمیم گیریهای منطقیتری داشته باشند.
- تأثیرات رفتارهای خود و دیگران را در فرآیند تصمیمگیری درک کنند.
- تصمیم گیریهای گروهی مؤثرتری انجام دهند که باعث افزایش خلاقیت و کاهش و مدیریت ریسک شود.
5. افزایش رضایت شغلی و تعهد سازمانی
شناخت و آموزش رفتار سازمانی به مدیران کمک میکند تا محیط کاریای فراهم کنند که نیازهای روانی و اجتماعی کارکنان را برآورده کند. نتیجه این تلاشها شامل:
- افزایش رضایت شغلی کارکنان، که به کاهش نرخ ترک خدمت منجر میشود.
- تقویت تعهد سازمانی، که باعث میشود کارکنان با علاقه بیشتری برای تحقق اهداف سازمان تلاش کنند.
6. مدیریت استرس و بهبود رفاه کارکنان
محیط کاری میتواند منبع استرس برای بسیاری از افراد باشد. آموزش رفتار سازمانی:
- به مدیران کمک میکند تا عوامل استرسزا را شناسایی و مدیریت کنند.
- روشهای مؤثری برای حمایت از سلامت روان و رفاه کارکنان ارائه میدهد.
- باعث ایجاد تعادل میان کار و زندگی برای کارکنان میشود.
7. ارتقای مهارتهای رهبری و مدیریت
رهبران و مدیرانی که آموزش رفتار سازمانی را دیدهاند:
- میتوانند سبکهای رهبری خود را متناسب با نیازهای تیمها و شرایط مختلف تطبیق دهند.
- توانایی ایجاد انگیزه، هدایت و الهام بخشی در دیگران را دارند.
- مهارتهای لازم برای حل مسائل پیچیده و مدیریت پویاییهای گروهی را به دست میآورند.
8. افزایش خلاقیت و نوآوری
آموزش رفتار سازمانی با ایجاد درک عمیقتر از نیازها و تواناییهای کارکنان، به:
- تقویت فرهنگ خلاقیت و نوآوری در سازمان کمک میکند.
- شرایطی را فراهم میکند که در آن افراد بتوانند ایدههای جدید را بدون ترس از شکست ارائه دهند.
- همکاری و همفکری میان اعضای تیم را افزایش میدهد.
9. کمک به مدیریت تعارضها
آموزش رفتار سازمانی به مدیران و کارکنان مهارتهایی میآموزد که:
- تعارضها را به فرصتهایی برای یادگیری و رشد تبدیل کنند.
- به جای اجتناب از تعارض، آن را بهصورت مستقیم و مؤثر مدیریت کنند.
- از ایجاد تعارضات مخرب جلوگیری کنند و روابط سالمتری در محیط کار ایجاد کنند.
10. تقویت فرهنگ سازمانی مثبت
یکی از دستاوردهای کلیدی آموزش رفتار سازمانی، ایجاد فرهنگ سازمانیای است که در آن:
- ارزشهای مشترک میان کارکنان و مدیریت تقویت میشود.
- اصول اخلاقی و حرفهای رعایت میشود.
- کارکنان احساس تعلق و افتخار به سازمان خود دارند.
نتیجهگیری
آموزش رفتار سازمانی نهتنها برای مدیران، بلکه برای تمامی کارکنان ضروری است. این آموزش میتواند به افزایش کارایی، بهبود روابط انسانی، و ایجاد محیط کاری مثبت کمک کند. در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، سازمانهایی که به دانش رفتار سازمانی توجه کنند، نهتنها در جذب و حفظ نیروی انسانی موفقتر خواهند بود، بلکه مزیت رقابتی پایدارتری نیز خواهند داشت.
چه کسانی به آموزش رفتار سازمانی نیاز دارند؟
دورههای آموزشی رفتار سازمانی به عنوان یکی از مهمترین آموزشها در زمینه مدیریت و توسعه منابع انسانی، طیف گستردهای از مخاطبین را در بر میگیرد. این دورهها برای هر کسی که به دنبال درک عمیقتر از رفتار انسانها در محیط کار، بهبود تعاملات، و ارتقای عملکرد سازمانی است، مفید و ضروری هستند. در ادامه، گروههای اصلی مخاطبین این دورهها توضیح داده میشوند:
1- مدیران به عنوان رهبران سازمانی، یکی از اصلیترین مخاطبان دورههای آموزشی رفتار سازمانی محسوب میشوند. آنها با یادگیری اصول و مبانی رفتار سازمانی میتوانند:
- شیوههای مدیریت کارکنان و هدایت تیمها را بهبود بخشند.
- با شناسایی عوامل مؤثر بر انگیزه، رضایت شغلی، و بهرهوری، محیط کاری بهتری ایجاد کنند.
- تغییرات سازمانی را با کمترین مقاومت کارکنان مدیریت کنند.
- تصمیم گیریهای استراتژیک را با در نظر گرفتن تأثیرات انسانی و فرهنگی انجام دهند.
2- افرادی که در رأس کسب و کارهای کوچک و بزرگ قرار دارند، نیازمند درکی عمیق از رفتار کارکنان، مشتریان، و شرکای تجاری خود هستند. آموزش رفتار سازمانی به این افراد کمک میکند:
- فرهنگ سازمانیای ایجاد کنند که مشوق خلاقیت و نوآوری باشد.
- تیمهای متنوع را به طور مؤثر مدیریت و انگیزه بخشی کنند.
- ارتباطات بینفردی قویتری برقرار کنند و روابط کاری بلندمدتی بسازند.
3- واحد منابع انسانی به عنوان قلب سازمان در مدیریت نیروی انسانی، بیشترین تعامل را با کارکنان دارد. مدیران و کارشناسان این حوزه با شرکت در دوره های آموزش رفتار سازمانی میتوانند:
- فرآیندهای جذب، انتخاب، و توسعه نیروی انسانی را با دقت بیشتری اجرا کنند.
- برنامههای آموزشی و توسعهای متناسب با نیازهای کارکنان طراحی کنند.
- تعارضات و مشکلات بین کارکنان را به صورت حرفهای مدیریت کنند.
- رضایت و تعهد سازمانی را در میان کارکنان افزایش دهند.
4- دانشجویان مدیریت و رشتههای مرتبط، به ویژه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، از اصلیترین مخاطبان دوره های آموزش رفتار سازمانی هستند. این آموزش به آنها کمک میکند:
- مفاهیم و نظریههای رفتار سازمانی را به صورت عملی درک کنند.
- پژوهشهای علمی در زمینههای مرتبط با مدیریت رفتار و روانشناسی سازمانی انجام دهند.
- آمادگی لازم برای ورود به بازار کار و مواجهه با چالشهای مدیریتی را کسب کنند.
5- مشاوران سازمانی برای ارائه راهکارهای بهبود عملکرد و فرهنگ سازمانی، نیازمند دانش رفتار سازمانی هستند. این دانش به آنها کمک میکند:
- مشکلات رفتاری و ارتباطی در سازمانها را شناسایی و حل کنند.
- راهکارهایی برای افزایش بهرهوری و انگیزه کارکنان ارائه دهند.
- برنامههای تحول سازمانی و مدیریت تغییر را طراحی و اجرا کنند.
6- دوره های آموزش رفتار سازمانی نهتنها برای مدیران، بلکه برای تمامی اعضای سازمانها مفید است. کارکنان با شرکت در این دورهها میتوانند:
- خودآگاهی بیشتری نسبت به رفتارها و الگوهای ارتباطی خود پیدا کنند.
- مهارتهای ارتباطی و همکاری تیمی خود را بهبود بخشند.
- با درک بهتر از دینامیکهای گروهی، تعاملات بهتری با همکاران داشته باشند.
- رضایت شغلی خود را افزایش داده و بهرهوری بیشتری ارائه دهند.
7- متخصصانی که در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، و علوم رفتاری فعالیت میکنند، با شرکت در دورههای آموزش رفتار سازمانی میتوانند:
- کاربردهای عملی دانش خود را در محیطهای کاری درک کنند.
- تحقیقات بین رشتهای در حوزههای رفتار انسانی و سازمانی انجام دهند.
- به عنوان مشاوران رفتار سازمانی با شرکتها و سازمانها همکاری کنند.
8- افرادی که مسئولیت هدایت پروژهها و تیمهای کاری را بر عهده دارند، با درک رفتار سازمانی میتوانند:
- بهرهوری تیم را با مدیریت بهتر افراد و تعاملات گروهی افزایش دهند.
- تعارضات و اختلافات میان اعضای تیم را بهطور مؤثر مدیریت کنند.
- تیمهای چندفرهنگی و متنوع را با موفقیت هدایت کنند.
دورههای آموزش رفتار سازمانی برای هر کسی که در محیطهای کاری فعالیت دارد یا قصد دارد در این محیطها موفقتر عمل کند، ضروری و کاربردی است. این آموزشها به افراد کمک میکند تا نهتنها تعاملات انسانی بهتری داشته باشند، بلکه نقش خود را در ایجاد یک محیط کاری سازنده و پرانرژی بهخوبی ایفا کنند.