اگه بخوایم خیلی ساده بگیم، مدیر اجرایی کسیه که برنامه ریزی و توسعه استراتژی هایی که هیئت مدیره باید در موردشون تصمیم بگیره رو مدیریت میکنه. اون برنامه های استراتژیک رو برای پیشرفت سازمان طراحی میکنه و بخشی از کارش هم نظارت و آموزش دادن به مدیران دیگه است.
حالا بریم سراغ چند تا عنوان شغلی که خیلی وقت ها با هم قاطی میشن: مدیر اجرایی، مدیر عملیات، مدیر عامل، و مدیر داخلی. این شغلها خیلی شبیه به هم به نظر میان و ممکنه اگه کسب و کاری داری و میخوای ساختار سازمانت رو مشخص کنی، سخت باشه که بفهمی کدوم یکی از اینا رو نیاز داری یا اصلاً کدومشون رو باید از چارت حذف کنی.
اگه هم دنبال اینی که وارد یکی از شغل های مدیریتی بشی و داری در مورد این پوزیشنها تحقیق میکنی، احتمالاً برات سوال پیش اومده که دقیقاً فرقشون چیه و هر کدوم چه کاری انجام میده.
برای این که راحتتر متوجه بشی، این متن میتونه راهنمای خوبی باشه تا بفهمی مدیر اجرایی چه نقشی توی سازمان داره و چه وظایفی رو باید انجام بده.
برای مثال، فرض کن یه شرکت تولید لباس داری. مدیر اجرایی توی شرکت تو میاد و برنامه ریزی میکنه که چطور میتونی با یه استراتژی خوب، فروش رو افزایش بدی. بعدش به مدیرای بخش های مختلف راهکار میده و اونها رو مدیریت میکنه تا به هدف برسین.
مدیر اجرایی کیست؟
مدیر اجرایی یکی از پوزیشن های مدیریتی توی هر شرکتیه که وظایف مخصوص به خودش داره. توی بعضی شرکتها، مدیر اجرایی یه پست مشخص و مجزاست، ولی توی بعضی دیگه از سازمان ها ممکنه همون مدیر عامل، مدیر عملیات، یا حتی رئیس شرکت رو مدیر اجرایی صدا بزنن. توی بعضی مجموعه ها هم به جای یه مدیر اجرایی، یه تیم اجرایی دارن که مدیرای بخشهای مختلف مثل مالی، منابع انسانی، فروش و بازاریابی با هم کار میکنن و زیر نظر مدیر کل فعالیت میکنن.
تو این متن، ما بیشتر به شرایطی میپردازیم که مدیر اجرایی یه شغل جدا و مشخص داره و وظایفش معلومه. مثلاً توی یه سازمان که این موقعیت شغلی وجود داره، مدیر اجرایی نظارت کلی داره روی بخش های مختلف مثل مالی، حقوقی، بازاریابی، فروش، زنجیره تأمین و منابع انسانی. البته این نظارت کلیه و مدیرای هر بخش خودشون مسئولیت اجرای دقیق کارها رو دارن.
فرض کن یه شرکت تولید کفش داری، مدیر اجرایی توی شرکتت کارش اینه که مطمئن بشه همه چیز از مسائل مالی گرفته تا بخشهای بازاریابی و منابع انسانی درست کار میکنه، ولی مدیرای هر بخش خودشون جزئیات کار رو مدیریت میکنن.
وظایف مدیر اجرایی
وظایف مدیر اجرایی به اندازه و نوع شرکت بستگی داره. توی شرکتهای کوچیکتر، معمولاً مدیر عامل خودش کارهای اجرایی رو هم انجام میده و وظایفش ترکیبی از مدیریت کل و کارهای اجراییه. اما توی شرکتهای بزرگتر، یه نفر جداگانه مسئول کارهای اجرایی میشه و این کارها رو انجام میده. حالا اینجا چندتا از وظایف اصلی مدیر اجرایی رو با هم مرور میکنیم:
- نظارت بر استخدام و اخراج
مدیر اجرایی باید روی پروسه استخدام نیروهای جدید و در مواقع ضروری، تعدیل نیرو هم نظارت داشته باشه و مطمئن بشه که همه چیز درست پیش میره. - چیدن استراتژی برای آینده
همراه با مدیران دیگه، مدیر اجرایی برای سازمان برنامه ریزی میکنه؛ هم برای اهداف کوتاه مدت و هم برای بلندمدت، و بعدش هم حواسش هست که این برنامهها درست اجرا بشن. - پیشنهاد به هیئت مدیره یا مدیر عامل
اگه مدیر اجرایی ایدهای برای بهتر شدن کارها داشته باشه، به مدیر عامل یا هیئت مدیره پیشنهاد میده تا بتونن به بهترین شکل سازمان رو جلو ببرن. - تحلیل بازار و رقبا
مدیر اجرایی باید دائماً بازار و رقبای شرکت رو زیر نظر داشته باشه تا بتونه فرصت های جدید رو پیدا کنه و جلوی تهدیدهای احتمالی رو بگیره. - مسئولیتهای اجتماعی
یکی دیگه از وظایف مدیر اجرایی، نظارت یا اجرای برنامه های مربوط به مسئولیت های اجتماعی شرکت، مثل کارهای خیریه یا پروژههای محیط زیستی هست. - دستورهای مدیر عامل
گاهی مدیر عامل یه سری کارها رو به مدیر اجرایی محول میکنه که باید انجام بده، مثل انجام پروژه های خاص یا رسیدگی به مسائل مهم. - حل مشکلات سازمان
اگه توی شرکت مشکلی پیش بیاد، مدیر اجرایی باید بتونه چالش ها رو شناسایی کنه، دلیلشون رو پیدا کنه و راهحل مناسب برای برطرف کردن اونها ارائه بده. - کارهای اداری
مدیر اجرایی مسئول انجام کارهای اداری مهم هم هست؛ مثل گرفتن مجوزها و استانداردهای لازم برای ادامه فعالیت شرکت.
مثلاً، فرض کن یه شرکت تولید مواد غذایی داری. مدیر اجرایی توی این شرکت میاد و اول از همه مطمئن میشه که نیروی کار مناسبی استخدام شده، بعد برای چند سال آینده با مدیرای دیگه استراتژی تعیین میکنه. وقتی مشکلی توی زنجیره تأمین پیش میاد، سریع بررسی میکنه و راه حل پیدا میکنه و حتی پیگیر مجوزهای لازم برای تولید یه محصول جدید هم هست.
چالش های کلیدی پیش روی یک مدیر اجرایی
خب، تا اینجا فهمیدیم که مدیر اجرایی کیه و چه کارهایی انجام میده. شاید از دور این شغل خیلی جذاب و باکلاس به نظر بیاد؛ کت و شلوار شیک، اتاق کار بزرگ، تصمیمهای مهم و… . همهی اینها درسته، اما اون روی سکه رو هم باید دید. جایگاه مدیر اجرایی یکی از پرچالش ترین و استرس زاترین موقعیت های هر سازمانیه. این افراد فقط با موفقیت ها سر و کار ندارن، بلکه باید کوهی از مشکلات و چالش ها رو جابجا کنن. اگه شما هم به این موقعیت فکر میکنید یا میخواید بدونید یک مدیر اجرایی با چه چیزهایی دست و پنجه نرم میکنه، این بخش رو از دست ندید.
حفظ تعادل بین استراتژی و اجرا
یکی از بزرگترین چالش ها برای هر مدیری، به خصوص در سطح اجرایی، پیدا کردن نقطه تعادل بین نگاه کلان و استراتژیک با کارهای روزمره و اجراییه. از یک طرف، مدیر اجرایی باید مثل یک عقاب از بالا به کل کسب و کار نگاه کنه، آینده رو پیش بینی کنه، استراتژی های بلند مدت بچینه و مطمئن بشه که شرکت در مسیر درستی حرکت میکنه.
از طرف دیگه، باید حواسش به زمین و اتفاقات روزمره هم باشه. اگه بیش از حد درگیر جزئیات بشه، از تصویر بزرگ غافل میمونه و ممکنه شرکت رو به سمت اشتباهی ببره. اینجاست که خطر مدیریت ذره بینی (Micromanagement) به وجود میاد؛ یعنی دخالت بیش از حد در کارهای کوچک تیم که باعث کلافگی کارمندها و گرفته شدن قدرت تصمیمگیری از اونها میشه.
برعکس، اگه فقط به استراتژی های رویایی فکر کنه و از اجرای درست اون ها غافل بشه، بهترین برنامه ها هم روی کاغذ باقی میمونن. یک مدیر اجرایی موفق کسیه که بتونه مثل یک رهبر ارکستر، هم نت ها و کلیت موسیقی (استراتژی) رو بشناسه و هم حواسش به نواختن تک تک نوازنده ها (اجرا) باشه تا یک قطعه هماهنگ و دلنشین خلق بشه. این تعادل، نیازمند تجربه، هوش و مدیریت زمان فوق العاده است.
مدیریت منابع محدود؛ هنر «نه» گفتن
هیچ شرکتی در دنیا منابع بی نهایت نداره. پول، زمان و نیروی انسانی همیشه محدودن. یکی از سخت ترین وظایف یک مدیر اجرایی اینه که این منابع محدود رو به بهترین شکل ممکن بین پروژه ها و دپارتمان های مختلف تقسیم کنه. همیشه ده ها ایده خوب و پروژه جذاب روی میز وجود داره، اما بودجه فقط برای چندتا از اون ها کافیه. اینجاست که مدیر اجرایی باید تصمیم های سختی بگیره. باید بتونه به بعضی از ایده های خوب «نه» بگه تا منابع برای ایده های «عالی» متمرکز بشن.
این تصمیم ها گاهی خیلی پیچیده میشن، مخصوصاً وقتی پای قراردادهای بزرگ و تصمیمگیری B2B در میون باشه. انتخاب یک تأمین کننده، سرمایه گذاری روی یک تکنولوژی جدید یا استخدام یک تیم گران قیمت، همگی تصمیماتی هستن که میتونن سرنوشت شرکت رو تغییر بدن. یک انتخاب اشتباه میتونه میلیون ها تومان ضرر به همراه داشته باشه. هنر یک مدیر اجرایی در اینه که با تحلیل داده ها و درک عمیق از بازار، بهترین تصمیمها رو برای تخصیص منابع بگیره.
رهبری و انگیزه دادن به انسانها؛ فراتر از یک رئیس
شاید فکر کنید چالش اصلی یک مدیر، مدیریت اعداد و ارقام و پروژههاست، اما در واقعیت، سخت ترین بخش کار، مدیریت «انسانها» است. یک مدیر اجرایی با طیف وسیعی از شخصیت ها، انگیزه ها، ترس ها و امیدها سر و کار داره. اون باید بتونه تیمی هماهنگ و باانگیزه بسازه که برای یک هدف مشترک تلاش میکنن. این کار خیلی فراتر از دستور دادنه.
یک رهبر واقعی باید بتونه به تیمش الهام ببخشه، فرهنگ سازمانی مثبتی ایجاد کنه، استعدادها رو شناسایی و پرورش بده و در زمان بحران، تیم رو متحد نگه داره. یکی از بزرگترین خطراتی که تیمها، به خصوص تیم های عملیاتی رو تهدید میکنه، فرسودگی شغلی در فروش و سایر بخش هاست. یک مدیر اجرایی خوب باید با ایجاد یک محیط کاری سالم، تقسیم کار منصفانه و قدردانی از زحمات، جلوی این فرسودگی رو بگیره.
اون میدونه که بزرگترین سرمایه شرکت، کارمندهاش هستن و اگه اونها حال خوبی نداشته باشن، شرکت هم حال خوبی نخواهد داشت. همچنین باید از تکرار اشتباه مدیریت تیم های کوچک که اغلب به دلیل عدم تفویض اختیار رخ میدهد، پرهیز کند و به مدیران میانی خود اعتماد کند.
سازگاری با سونامی تغییرات؛ همیشه در حال یادگیری
دنیای کسب و کار امروز مثل یک اقیانوس طوفانیه. تکنولوژی با سرعت نور در حال پیشرفته، رقبا هر روز با ایدههای جدید وارد میدون میشن و سلیقه مشتریها مدام در حال تغییره. در چنین فضایی، یک مدیر اجرایی نمیتونه با دانش چند سال پیش شرکت رو اداره کنه. اون باید همیشه در حال یادگیری باشه، روندهای جدید رو دنبال کنه و آماده باشه تا در صورت لزوم، کل استراتژی شرکت رو تغییر بده.
برای مثال، درک عمیق از تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال دیگه یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورته. مدیری که هنوز به تبلیغات چاپی و بیلبوردی به عنوان تنها راهکار نگاه میکنه، به زودی از رقبا عقب میمونه. یک مدیر اجرایی مدرن باید با مفاهیمی مثل سئو، بازاریابی محتوا، شبکه های اجتماعی و تحلیل داده آشنا باشه تا بتونه شرکت رو در دنیای دیجیتال امروزی هدایت کنه. این نیاز به یادگیری مداوم و انعطاف پذیری ذهنی، یکی از بزرگترین چالش های این جایگاه شغلیه.
مدیریت انتظارات ذینفعان؛ یک دیپلمات تمامعیار
یک مدیر اجرایی در مرکز یک شبکه پیچیده از روابط قرار داره. از یک طرف هیئت مدیره و سهام داران هستن که انتظار سود و رشد دارن. از طرف دیگه کارمندها هستن که انتظار امنیت شغلی، حقوق خوب و محیط کاری مناسب دارن. مشتری ها هم انتظار بهترین محصول و خدمات رو با کمترین قیمت دارن. تازه دولت، جامعه و رسانه ها هم به عنوان ذی نفعان خارجی وجود دارن.
مدیریت کردن انتظارات متناقض این همه گروه، کار یک دیپلمات حرفه ایه. مدیر اجرایی باید بتونه با همه این گروهها به طور موثر ارتباط برقرار کنه. اینجا مهارت ارائه و سخنرانی اهمیت فوقالعادهای پیدا میکنه. اون باید بتونه گزارشهای قانع کنندهای به هیئت مدیره بده، با شفافیت با کارمندانش صحبت کنه و تصویر مثبتی از شرکت در رسانه ها بسازه. حفظ رضایت همه این گروهها تقریباً غیر ممکنه، اما یک مدیر اجرایی موفق کسیه که بتونه این روابط رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنه و منافع بلند مدت شرکت رو در اولویت قرار بده.
شاخص های کلیدی ارزیابی عملکرد مدیر اجرایی (KPIs)
خب، حالا که با چالش های این شغل آشنا شدیم، سوال مهم اینه که چطور بفهمیم یک مدیر اجرایی کارش رو خوب انجام میده؟ فقط اینکه شرکت سود کرده کافیه؟ یا فاکتورهای دیگه ای هم وجود داره؟ در دنیای مدیریت مدرن، عملکرد افراد رو با «احساس» یا «نظر شخصی» نمیسنجن، بلکه از شاخص های کلیدی عملکرد یا همون KPI (Key Performance Indicator) استفاده میکنن. این شاخص ها مثل یک کارنامه دقیق، به ما نشون میدن که یک مدیر اجرایی در زمینه های مختلف چقدر موفق بوده. بیاید ببینیم مهمترین KPIها برای این شغل چی هستن.
شاخص های مالی؛ خط مقدم موفقیت
اولین و واضح ترین معیاری که همه بهش نگاه میکنن، سلامت مالی شرکته. هر چقدر هم که یک مدیر در زمینه های دیگه عالی باشه، اگه شرکت از نظر مالی وضعیت خوبی نداشته باشه، یعنی یک جای کار میلنگه. این شاخص ها مثل علائم حیاتی یک بیمار هستن و به ما میگن وضعیت شرکت چطوره.
- رشد درآمد (Revenue Growth): آیا فروش شرکت نسبت به فصل یا سال گذشته بیشتر شده؟ این ساده ترین شاخص برای سنجش رشد کسب و کاره.
- حاشیه سود (Profit Margin): فقط فروش بیشتر مهم نیست. چقدر از این فروش به سود خالص تبدیل میشه؟ یک مدیر اجرایی خوب باید بتونه هزینه ها رو کنترل کنه تا سودآوری شرکت افزایش پیدا کنه.
- جریان نقدینگی (Cash Flow): پول نقد، خونِ رگ های شرکته. یک شرکت ممکنه روی کاغذ سودده باشه، اما اگه نتونه پول نقد کافی برای پرداخت حقوق و هزینه هاش رو تأمین کنه، به سرعت ورشکست میشه. مدیریت جریان نقدینگی یکی از وظایف اصلی مدیر اجراییه.
- بازگشت سرمایه (ROI): سرمایه گذاری هایی که مدیر اجرایی انجام داده (مثلاً خرید تجهیزات جدید یا راهاندازی یک کمپین بازاریابی) چقدر موثر بوده و چقدر سود به شرکت برگردونده؟
شاخص های عملیاتی؛ موتور شرکت چطور کار میکنه؟
یک شرکت موفق مثل یک ماشین خوش ساخته که همه قطعاتش هماهنگ کار میکنن. وظیفه مدیر اجرایی اینه که مطمئن بشه این موتور همیشه روان و بهینه کار میکنه. شاخص های عملیاتی به ما نشون میدن که فرایندهای داخلی شرکت چقدر کارآمد هستن.
بهره وری کارکنان (Employee Productivity): آیا تیمها میتونن با منابعی که در اختیار دارن، بیشترین خروجی ممکن رو تولید کنن؟
بهینه سازی فرایندها: آیا مدیر اجرایی تونسته گلوگاه ها و کارهای اضافی رو در فرایندهای شرکت حذف کنه تا کارها سریعتر و با هزینه کمتر انجام بشن؟ اینجاست که ارزش آفرینی در مدیریت کسب و کار به وضوح دیده میشه؛ یعنی با منابع کمتر، ارزش بیشتری خلق کردن.
کیفیت محصول/خدمات: تعداد محصولات معیوب، شکایات مشتریان و نیاز به پشتیبانی، همگی شاخص هایی هستن که کیفیت خروجی کار شرکت رو نشون میدن.
شاخص های مشتری؛ قلب تپنده کسب و کار
هیچ کسب و کاری بدون مشتری راضی وجود نداره. یک مدیر اجرایی موفق، کسیه که «وسواس» مشتری داشته باشه و همیشه به دنبال راه هایی برای جلب رضایت و وفاداری اونها باشه.
- شاخص رضایت مشتری (CSAT/NPS): مشتری ها چقدر از محصولات و خدمات ما راضی هستن؟ آیا حاضرن ما رو به دیگران هم معرفی کنن؟ شاخص خالص ترویج کنندگان (NPS) یکی از بهترین معیارها برای سنجش وفاداری مشتری.
- نرخ حفظ مشتری (Customer Retention Rate): چند درصد از مشتریهای قدیمی دوباره از ما خرید میکنن؟ نگه داشتن یک مشتری قدیمی خیلی کمهزینهتر از پیدا کردن یک مشتری جدیده.
- سهم بازار (Market Share): شرکت ما در مقایسه با رقبا چه جایگاهی در بازار داره؟ آیا سهم ما در حال افزایشه یا کاهش؟ این موضوع ارتباط نزدیکی با عملکرد مدیر محصول (Product Manager) و تیمش دارد و مدیر اجرایی باید این هماهنگی را به خوبی ایجاد کند.
شاخص های رشد و توسعه کارکنان؛ سرمایه های انسانی
همونطور که گفتیم، کارمندها بزرگترین دارایی یک شرکت هستن. مدیری که به رشد و حال خوب تیمش اهمیت نده، در بلند مدت شکست میخوره.
- نرخ خروج کارکنان (Employee Turnover): چند درصد از کارمندها هر سال شرکت رو ترک میکنن؟ نرخ خروج بالا یک زنگ خطر جدیه و نشون میده یک مشکلی در فرهنگ سازمانی یا مدیریت وجود داره.
- رضایت و مشارکت کارکنان (Employee Satisfaction/Engagement): کارمندها چقدر به کارشون علاقه دارن و حاضرن برای موفقیت شرکت تلاش کنن؟ این رو میشه از طریق نظرسنجی های داخلی سنجید.
- فرصت های رشد داخلی: چند درصد از موقعیت های شغلی کلیدی در شرکت توسط نیروهای داخلی پر میشه؟ این نشون میده که مدیر اجرایی به پرورش استعدادها و فراهم کردن مسیر ارتقای شغلی برای کارمندانش اهمیت میده. فرآیند استخدام نیز اهمیت دارد و استفاده از روش های نوین مانند مصاحبه موقعیتی برای یافتن افراد مناسب، نشان از یک مدیریت هوشمند دارد.
شاخص های استراتژیک و نوآوری؛ نگاه به آینده
و در نهایت، یک مدیر اجرایی فقط برای امروز شرکت کار نمیکنه، بلکه باید اون رو برای آینده آماده کنه. این شاخص ها نشون میدن که شرکت چقدر برای رشد بلند مدت و باقی موندن در رقابت آماده است.
- پیشرفت در جهت اهداف استراتژیک: شرکت چقدر به اهداف بلند مدتی که در هیئت مدیره تعیین شده، نزدیک شده؟
- نوآوری و محصولات جدید: چند درصد از درآمد شرکت از محصولات یا خدماتی به دست میاد که در دو سال اخیر معرفی شدن؟ این نشون دهنده قدرت نوآوری شرکته.
- پایداری و مسئولیت اجتماعی: آیا شرکت در مسیر توسعه پایدار حرکت میکند؟ اقدامات شرکت چقدر با مسئولیت های اجتماعی و زیست محیطی همخوانی دارد؟ این موضوع امروزه برای برندها اهمیت حیاتی دارد.
رهبری در این مسیر نیازمند هوش هیجانی بالاست، چیزی شبیه به مدیریت احساسات در فروش که در سطح کلان برای هدایت کل سازمان به کار گرفته میشود تا در برابر چالش های استراتژیک، واکنش های درستی نشان داده شود.
مهارتهای لازم برای مدیر اجرایی
یه مدیر اجرایی باید کلی مهارت داشته باشه تا بتونه شرکت رو به خوبی جلو ببره. در ادامه چند تا از این مهارتهای کلیدی رو با هم مرور میکنیم:
- رهبری قوی
یه مدیر اجرایی باید مثل یه رهبر واقعی عمل کنه. یعنی بتونه تیمها رو بهخوبی هدایت کنه و بهشون انگیزه بده تا به هدفهای شرکت برسن.
مثلاً فرض کن توی یه تیم پروژهای برای افزایش فروش داری. مدیر اجرایی باید بتونه هم تیم رو هماهنگ کنه و هم بهشون انگیزه بده تا کار رو به بهترین شکل جلو ببرن. - تصمیمگیری درست و استراتژیک
مدیر اجرایی باید بتونه استراتژیهای خوب و دقیق بچینه و تصمیمهایی بگیره که شرکت رو به رشد برسونه. باید توی موقعیتهای مختلف راه درست رو انتخاب کنه.
فرض کن شرکت داره بین دو پروژه جدید انتخاب میکنه. مدیر اجرایی باید بتونه با تحلیل دقیق و مشورت با بقیه، بهترین گزینه رو انتخاب کنه. - ارتباطات موثر
مدیر اجرایی باید بتونه خوب با بقیه ارتباط برقرار کنه؛ چه با همکارا، چه با سهامدارا و چه با شرکای شرکت. باید مهارت حرف زدن و ارائه دادن داشته باشه تا بتونه نظر همه رو جلب کنه.
برای مثال، فرض کن قراره توی یه جلسه مهم با سرمایهگذارها شرکت کنی. مدیر اجرایی باید بتونه به خوبی اهداف شرکت رو توضیح بده و اونا رو قانع کنه که سرمایهگذاری کنن. - مدیریت مالی
یکی از مهارتهای ضروری، آشنایی با مدیریت مالیه. از بودجهبندی گرفته تا تحلیلهای مالی و تخصیص منابع، همه اینها رو باید بلد باشه.
مثلاً وقتی قرار باشه بودجه یه پروژه بزرگ رو تنظیم کنه، باید بتونه درست هزینهها رو پیشبینی کنه و منابع مالی رو به درستی تقسیم کنه. - حل مسئله
توانایی حل سریع و درست مشکلات یکی دیگه از مهارتهای مدیر اجراییه. باید بتونه چندتا کار رو همزمان مدیریت کنه و تصمیمهای درست بگیره.
برای مثال، اگه توی پروژهای مشکل پیش بیاد، مدیر اجرایی باید سریع ریشه مشکل رو پیدا کنه و یه راهحل مؤثر براش ارائه بده. - آشنایی با تکنولوژیهای جدید
توی دنیای امروزی، باید با تکنولوژیها و نرمافزارهای جدید آشنا باشه تا بتونه کارایی و اثربخشی شرکت رو افزایش بده.
مثلاً فرض کن برای مدیریت پروژهها از یه نرمافزار جدید استفاده میکنین. او باید بتونه با اون ابزارها کار کنه و ازشون برای بهبود روند کارها استفاده کنه. - تعهد به اصول اخلاقی و تنوع
باید همیشه به اصول اخلاقی پایبند باشه و به قوانین احترام بذاره. علاوه بر این، باید به تنوع و برابری هم اهمیت بده و یه محیط کاری دوستانه و فراگیر برای همه ایجاد کنه.
مسئولیتهای مدیر اجرایی
مدیر اجرایی توی هر شرکتی مسئولیتهای مهمی برعهده داره که باید به خوبی از پسشون بربیاد. اینجا یه نگاه کلی به این مسئولیتها داریم و توضیح میدیم که چه کارهایی باید انجام بده:
- نظارت بر مدیران ارشد و گرفتن گزارش
مدیر اجرایی باید روی کار مدیرای ارشد بخشهای مختلف مثل مالی، فروش، منابع انسانی و … نظارت کنه و مطمئن بشه که همه چیز درست پیش میره. بعدم گزارشهاشون رو بررسی میکنه تا اگر مشکلی بود، سریع راهحلی پیدا کنه.
مثلاً اگه تو بخش فروش، فروش کمتر از انتظار بوده، مدیر اجرایی با مدیر فروش جلسه میذاره و بررسی میکنه که چرا این اتفاق افتاده و چطور میشه اوضاع رو بهتر کرد. - سنجش و مدیریت ریسکها
یکی از وظایف اصلی مدیر اجرایی اینه که همیشه حواسش به ریسکها باشه. یعنی قبل از اینکه مشکل بزرگی پیش بیاد، بتونه اون رو شناسایی کنه و راهحل پیدا کنه.
فرض کن شرکت میخواد وارد بازار جدیدی بشه؛ مدیر اجرایی باید بررسی کنه که چه خطراتی ممکنه وجود داشته باشه و چطور میتونن این ریسکها رو مدیریت کنن. - هدفگذاری برای آینده شرکت
مدیر اجرایی با همکاری مدیرای دیگه باید هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای شرکت تعیین کنه. این هدفها به رشد و موفقیت شرکت کمک میکنن و برنامهریزی برای رسیدن بهشون از وظایف اصلی مدیر اجراییه.
برای مثال، یه هدف کوتاهمدت میتونه افزایش فروش در سه ماه آینده باشه و یه هدف بلندمدت ورود به بازار بینالمللی. - تقویت و ترویج ارزشهای شرکت
مدیر اجرایی باید همیشه حواسش به این باشه که ارزشهای اصلی شرکت مثل صداقت، کیفیت، و احترام به مشتری توی همه بخشها رعایت بشه و تلاش کنه این ارزشها رو توی شرکت تقویت کنه.
مثلاً اگه شرکت روی خدمات مشتری تاکید داره، مدیر اجرایی مطمئن میشه که همه کارکنان توی بخشهای مختلف این ارزش رو توی کاراشون رعایت میکنن. - ارتباط بین بخشهای مختلف شرکت
یکی از وظایف مهم مدیر اجرایی اینه که ارتباط بین بخشهای مختلف شرکت رو برقرار کنه. این یعنی باید بین مدیرای ارشد و هیئت مدیره یا مدیر عامل ارتباط قوی برقرار کنه تا همه هماهنگ باشن.
برای مثال، وقتی که مدیر مالی گزارش وضعیت مالی رو به مدیر اجرایی میده، اون باید این گزارش رو به هیئت مدیره منتقل کنه و در مورد راهکارها بحث کنه. - تعریف مأموریتها و نظارت بر اجرای اونها
مدیر اجرایی باید مأموریتهای شرکت رو تعریف کنه و بعد هم نظارت کنه که این مأموریتها درست اجرا بشن. یعنی باید مطمئن بشه که همه کارها در راستای هدفهای کلی شرکت پیش میرن.
مثلاً اگر مأموریت شرکت افزایش رضایت مشتریها باشه، مدیر اجرایی باید بررسی کنه که چه کارهایی توی بخشهای مختلف انجام میشه تا این هدف محقق بشه.
در نهایت، مدیر اجرایی مثل یه پل ارتباطی بین مدیرای ارشد و هیئت مدیره عمل میکنه و باید همیشه حواسش به همه بخشهای شرکت باشه تا هیچ مشکلی پیش نیاد و همه چیز سر جاش باشه.
آیا مدیر اجرایی همون مدیر عامل است؟
خب، بعضی وقتها ممکنه فکر کنیم مدیر اجرایی همون مدیر عامله، ولی همیشه اینطور نیست. هرچند این دو تا پوزیشن خیلی به هم نزدیکن، اما هر کدوم وظایف متفاوتی دارن. حالا بیایید ببینیم چه فرقی بین این دوتا هست:
مدیر عامل چی کار میکنه؟ مدیر عامل کسیه که تصمیمهای بزرگ و کلیدی رو توی شرکت میگیره. مثلاً اینکه شرکت چه محصول جدیدی وارد بازار کنه یا چطور با سرمایهگذارها همکاری کنه. مدیر عامل بیشتر با اعضای هیئت مدیره، سرمایهگذارها و شرکای تجاری در ارتباطه و بیشتر تمرکزش روی نیازهای مشتریها و آیندهی استراتژیک شرکت قرار داره.
یه مثال: اگه شرکت بخواد یه همکاری بزرگ با یه شرکت خارجی راه بندازه، مدیر عامل تصمیم نهایی رو میگیره که این همکاری انجام بشه یا نه.
حالا مدیر اجرایی چی کار میکنه؟ مدیر اجرایی بیشتر با کارهای داخلی شرکت سروکار داره. یعنی با مدیرای ارشد، مثل مدیر مالی یا مدیر فروش، جلسه میذاره و ازشون گزارش میگیره تا ببینه اوضاع شرکت چطوره. بعد هم این گزارشها رو به مدیر عامل یا هیئت مدیره ارائه میده. علاوه بر این، مدیر اجرایی توی اجرای تصمیمهای استراتژیک شرکت کمک میکنه و مطمئن میشه که همه کارها طبق برنامه پیش میره.
یه مثال: وقتی مدیر عامل تصمیم میگیره که شرکت وارد بازار دیجیتال بشه، مدیر اجرایی پیگیری میکنه که همه بخشها کارای لازم رو انجام بدن و گزارشش رو به مدیر عامل میده.
فرقهای کلیدی بین مدیر عامل و مدیر اجرایی:
- مدیر عامل: بیشتر درگیر تصمیمهای کلان و ارتباطات با بیرون شرکت.
- مدیر اجرایی: بیشتر تمرکزش روی اجرای فرایندهای داخلی شرکت و گزارشگیری از مدیرای بخشهای مختلف.
در نهایت، مدیر اجرایی بیشتر روی اجرای تصمیمات نظارت داره و مدیر عامل تمرکزش روی جهتگیری کلی و آینده شرکت هست.
چرا استخدام مدیر اجرایی برای کسب و کار شما خوبه؟
اگه شما صاحب یه کسب و کار باشین، احتمالاً بیشتر وقتتون صرف کارای روزمره و مدیریت کارمندا میشه. حالا فکر کنید یه نفر باشه که این کارا رو براتون انجام بده تا شما بتونید روی مسائل بزرگتر تمرکز کنید. اینجا همون جاییه که مدیر اجرایی وارد ماجرا میشه! تو این متن میخوایم ببینیم چرا استخدام یه مدیر اجرایی میتونه کلی به کسب و کارتون کمک کنه:
تخصص و تجربه
یه مدیر اجرایی با کلی تجربه میاد تو تیم شما. این آدم دقیقاً میدونه چطور کسب و کار رو تو مسیر درست نگه داره و اطمینان حاصل کنه که همه چی طبق برنامه پیش میره.
یه مثال: اگه توی مدیریت پروژههای بزرگ گیر کردین و نمیدونید چطور منابع رو بچینید، یه مدیر اجرایی با تجربه میتونه راه حلهایی ارائه بده که سریعتر و بهتر به نتیجه برسید.
تمرکز روی هدفای بزرگتر
وقتی مدیر اجرایی استخدام میکنید، دیگه لازم نیست خودتون درگیر کارای ریز و جزئی روزمره بشین. اینطوری میتونید با خیال راحت روی برنامهریزیهای مهمتر تمرکز کنید و به فکر رشد و پیشرفت بیشتر باشید.
یه مثال: فرض کنید دارید یه پروژه بزرگ تبلیغاتی راه میندازید. در همین حین، مدیر اجرایی میتونه مدیریت تیم و کارای روزانه رو به عهده بگیره تا شما با آرامش روی کمپین تبلیغاتی تمرکز کنید.
رهبری تیم
یه مدیر اجرایی خوب میتونه تیم شما رو به بهترین شکل مدیریت کنه و با انگیزه نگه داره. اینطوری افراد تیم شما همیشه انرژی و انگیزه لازم رو برای رسیدن به هدفها دارن.
یه مثال: مدیر اجرایی به تیم فروش شما کمک میکنه که توی جلسات کاری بهتر عمل کنن و انگیزه بیشتری برای رسیدن به اهداف فروش داشته باشن.
ثبات در سازمان
داشتن یه مدیر اجرایی توی شرکت، به معنای اینه که همیشه یکی هست که کارای مهم رو مدیریت کنه و این یعنی ثبات.
یه مثال: اگه به مسافرت کاری رفتید یا نمیتونید تو دفتر حضور داشته باشید، مدیر اجرایی به خوبی جای شما رو پر میکنه و خیالتون راحت میشه که کارا به درستی انجام میشه.
برنامهریزی برای آینده
یه مدیر اجرایی ماهر، بهتون کمک میکنه تا برای آینده کسب و کارتون برنامههای دقیقی بچینید. این آدم بهتون میگه که چطور با قدمهای حساب شده به سمت اهداف بزرگتر حرکت کنید.
یه مثال: مدیر اجرایی میتونه با تحلیل وضعیت بازار، فرصتهای جدید رو شناسایی کنه و به شما پیشنهاد بده که چه زمان مناسبی برای توسعه کسب و کارتونه.
گسترش کسب و کار
اگه قصد دارین کسب و کارتون رو گسترش بدین و وارد بازارهای جدید بشین، مدیر اجرایی میتونه کمک بزرگی باشه.
یه مثال: میخواین فروشگاهتون رو آنلاین کنید؟ مدیر اجرایی با تجربه میتونه استراتژی دقیقی برای این کار بچینه و اجرای کارا رو مدیریت کنه.
آزاد کردن وقت شما
یکی از مهمترین مزایای داشتن مدیر اجرایی اینه که کلی از وقتتون رو آزاد میکنه. دیگه لازم نیست به کارای روزمره فکر کنید و میتونید روی توسعه کسب و کار و ایدههای جدید تمرکز کنید.
یه مثال: به جای اینکه وقتتون رو برای مسائل اداری یا چک کردن وضعیت کارمندها تلف کنید، میتونید روی توسعه محصول یا استراتژیهای بازاریابی تمرکز کنید.
در نهایت، استخدام یه مدیر اجرایی میتونه یه انتخاب عالی باشه تا هم کسب و کارتون رو بهتر مدیریت کنید و هم وقت بیشتری برای فکر کردن به آینده و رشد داشته باشید.
چطور میتونیم مدیر اجرایی بشیم؟
رسیدن به موقعیت مدیر اجرایی کار سادهای نیست و نیاز به کلی مهارت و تجربه داره. هرکسی هم مسیر خاص خودش رو داره. بعضیا از پایین شروع میکنن، یعنی تو یه شرکت استخدام میشن و کمکم با نشون دادن تواناییهاشون، به سمت مدیریت اجرایی میرسن.
بعضیا اول کارآموزی میکنن و بعد از کسب تجربه، مدیریت اجرایی رو به دست میگیرن. یه سری دیگه هم قبلاً توی پستهای مدیریتی کار کردن و بعد تصمیم میگیرن وارد مسئولیتهای اجرایی بشن.
حالا برای هرکدوم از این گروهها، جواب سوال “چطور میتونیم مدیر اجرایی بشیم؟” فرق داره. اما یه سری نکات مشترک هست که میتونه بهتون تو این مسیر کمک کنه. بیاید بهشون نگاهی بندازیم:
- دانش کافی تو مدیریت کسب کنین
اول از همه، باید تو زمینه مدیریت کلی اطلاعات داشته باشین. برای این کار میتونید دورههای مدیریتی ببینید یا از تجربههای دیگران استفاده کنین. - حوزه کاریتون رو بشناسید
باید با کار و محصولی که شرکتتون تولید میکنه آشنا بشید. بدونین چطور کارا پیش میره و جنبههای مختلفش چیه. این کمک میکنه که بتونید بهتر تصمیمگیری کنین.
مثال: اگه تو یه شرکت تکنولوژی کار میکنین، سعی کنین بفهمین چطور محصولها تولید میشن و مشتریا چه نیازهایی دارن. - یاد بگیرین و از بقیه الهام بگیرین
تو هر شرایطی که هستین، فکر کنین اگه شما مدیر اجرایی بودین، چه تصمیمی میگرفتین. به این شکل از مدیرای فعلی و بقیه هم کلی چیز یاد میگیرین. - تواناییهاتون رو نشون بدین
تو موقعیت شغلیای که دارین، باید کاری کنین که مدیران بالادست متوجه تواناییها و مهارتهاتون بشن. هر وقت فرصتی پیش اومد، سعی کنین خودتون رو ثابت کنین.
مثال: اگه توی یه پروژه سخت تونستین مشکلات رو حل کنین، این خودش یه فرصت خوبه تا مدیراتون بدونن که آمادگی کارای بزرگتر رو دارین. - از یه مدیر اجرایی حرفهای کمک بگیرین
اگه کسی رو میشناسین که مدیر اجراییه، ازش بخواین بهتون راهنمایی و مشاوره بده. این راه، خیلی سریعتر میتونین تجربه و بینشهای مفید کسب کنین. - اطلاعات مدیریتیتون رو زیاد کنین
دانشتون توی زمینههای منابع انسانی، مدیریت مالی، امور اداری و همه اون چیزی که مربوط به مدیریت اجرایی میشه رو بیشتر کنین. اینا بهتون کمک میکنه که وقتی به موقعیت اجرایی رسیدین، کارا رو راحتتر مدیریت کنین. - مهارتهای نرم مدیریتی یاد بگیرین
مهارتهایی مثل مذاکره، حل بحران، فکر انتقادی و مدیریت زمان خیلی مهمن. اینا چیزایی هستن که توی کار اجرایی خیلی به دردتون میخورن و خبر خوب اینکه ما تمام این نکات را برای شما توی دوره های آموزشی پلتفرم دالب به صورت شفاف بیان کرده ایم که به شدت می تونه توی کسب و کار شما تاثیر مثبت بزاره.
مثال: فرض کنین تو شرکت یه مشکل پیش میاد، با این مهارتها میتونید بهترین راه رو برای رفع اون پیدا کنین و بدون استرس اوضاع رو جمع و جور کنین. - زبان انگلیسی رو در حد خوبی بلد باشین
اگه میخواین به یه مدیر اجرایی حرفهای تبدیل بشین، زبان انگلیسی رو توی حد خوب بلد باشین. چون خیلی از منابع مدیریتی و جلسات مهم به انگلیسی هستن.
این چندتا قدم میتونن بهتون کمک کنن که یه مدیر اجرایی موفق بشین. فقط یادتون باشه که این مسیر نیاز به صبر و تلاش داره.
تحصیلات مدیر اجرایی
تاریخچه آموزش مدیریت اجرایی رو میتونیم به فردی به نام فردریک تیلور و کتابش به اسم “اصول مدیریت علمی” برگردونیم که تو سال ۱۹۱۱ نوشته شد. ایدههای تیلور، که به “تیلوریسم” معروف شدن، به استانداردی برای شرکتها تو سراسر دنیا تبدیل شدن.
رشته مدیریت اجرایی (Executive MBA یا همون EMBA) بیشتر شبیه رشته مهندسی صنایع هست و بخاطر همین بازار کار خوبی داره. اگه علاقهمند به این رشته هستین، باید از طریق کنکور ریاضی قبول شین و بعد تو رشته مهندسی مدیریت اجرایی ادامه بدین.
اولین شرط ورود به رشته مدیریت اجرایی اینه که سابقه مدیریتی داشته باشین. معمولاً دانشجویای این رشته خودشون مدیرعامل یا یکی از مدیرای ارشد یه شرکت هستن. بنابراین هر چیزی که تو کلاس یاد میگیرن رو همزمان تو محل کارشون هم اجرا میکنن. یعنی بیشتر درسها، تجربه واقعی مدیریته و کمتر به مسائل تئوری میپردازه.
استخدام و بازار کار مدیر اجرایی
چون افرادی که میخوان تو رشته EMBA درس بخونن باید سابقه مدیریتی داشته باشن، اغلب این افراد حین تحصیل هم مشغول به کارن. بنابراین زیاد نگران بازار کار نیستن. در واقع، این رشته کمک میکنه یه مدیر معمولی تبدیل به یه مدیر حرفهای بشه. پس وقتی مدرک EMBA رو گرفتین و مهارتهای لازم رو کسب کردین، میتونین تو سازمانتون به پستهای بالاتر فکر کنین.
یادگیری زبان انگلیسی هم یه کلید طلایی برای پیدا کردن فرصتهای شغلی بهتر تو شرکتهای معتبر و بزرگه. اکثر این شرکتها دنبال مدیرای اجراییای هستن که به زبان انگلیسی مسلط باشن. با دانش خوب زبان، میتونین اطلاعات جدیدتری درباره استراتژیهای روز مدیریتی جمعآوری کنین و تو شرکتای بیشتری رزومه بفرستین.
مثال: مثلاً یه مدیر اجرایی که انگلیسی بلده میتونه تو جلسات بینالمللی شرکت کنه و با مدیرای کشورهای دیگه تبادل نظر داشته باشه.
چطور بهترین مدیر اجرایی رو برای شرکتمون پیدا کنیم؟
استخدام مدیر اجرایی یه چالش بزرگ برای هر شرکته، مخصوصاً اگه صاحب کسبوکار تا اون موقع خودش همه کارای اجرایی رو انجام داده باشه. اما وقتی کسبوکارتون رشد میکنه، دیگه نمیتونین همه چیز رو تنهایی مدیریت کنین. اون موقع باید یکی رو بیارین که کارای اجرایی رو دستش بگیره. این فرد، مدیر اجراییه!
چندتا نکته مهم برای استخدام مدیر اجرایی:
- یه تیم منابع انسانی بسازین
قبل از اینکه دنبال مدیر اجرایی بگردین، بهتره یه تیم منابع انسانی حرفهای داشته باشین. مطمئن بشین که مدیر منابع انسانی شما، کسیه که خوب بلده نیروهای جدید رو استخدام کنه و تواناییهای افراد رو خوب میشناسه. اینجوری میتونین بهترین گزینه رو برای مدیریت اجرایی انتخاب کنین. - یه شرح شغل دقیق بنویسین
برای اینکه بدونین مدیر اجراییتون چه وظایفی داره، حتماً یه شرح شغل دقیق براش بنویسین. تو این شرح شغل مشخص کنین که مدیر اجرایی باید چه مهارتها و تجربیاتی داشته باشه. مثلاً اگه شرکتتون تو زمینه بازاریابیه، باید مهارتهای اجرایی مربوط به این حوزه رو هم تو لیست بذارین. - سوالات مناسب برای مصاحبه آماده کنین
سوالایی که تو مصاحبه میپرسین، باید هم مهارتهای فنی و هم مهارتهای نرم متقاضی رو بسنجن. مهارتهای نرم مثل مدیریت بحران یا کار تیمی خیلی مهمن.
مثال: مثلاً میتونین ازش بپرسین “تا حالا شده تو یه پروژه خیلی بزرگ دچار مشکل بشین؟ چطور مدیریتش کردین؟” - توضیح بدین سازمانتون چطور کار میکنه
مصاحبه یه طرفه نیست! شما هم باید به متقاضی اطلاعاتی درباره فرهنگ کاری و نحوه کار کردن شرکتتون بدین. این اطلاعات رو قبل از مصاحبه آماده کنین.
در نهایت وقتی کسی رو پیدا کردین که همه این معیارا رو داره، یه پیشنهاد جذاب بهش بدین که نتونه رد کنه!
نکات مهم و کلیدی برای مدیر اجرایی
اگر مدیر اجرایی یه شرکتی هستی یا داری خودت رو برای این شغل آماده میکنی، این نکات رو با دقت بخون تا تبدیل به یه مدیر اجرایی قویتر و حرفهایتر بشی:
۱- جلسات رو موثر و مفید برگزار کن
جلسات بیفایده وقت زیادی رو هدر میده و چیزی ازشون در نمیاد. بهخصوص توی شرکتهایی که بازدهی و حقوق کارمندها به هم ربط مستقیمی نداره. اما اگه میخوای مدیر اجرایی موفقی باشی، باید از جلسات الکی و وقتگیر خلاص بشی و جلسات موثر برگزار کنی. یعنی از قبل بدونی از این جلسه چه نتیجهای میخوای و در آخر چه چیزی باید روشن بشه.
۲- همه کارها رو خودت انجام نده!
مدیر موفق اونیه که بتونه کارها رو خوب کنترل و مدیریت کنه، نه اینکه همه کارها رو خودش انجام بده. اگر میخوای بهعنوان مدیر اجرایی کارآمد باشی، باید یاد بگیری که هر کار رو به آدم مناسبش بسپاری. اینجوری میتونی همزمان چندتا کار رو پیش ببری و مطمئن باشی که همه چیز سر جای خودش انجام میشه.
مثلاً فرض کن تو باید همزمان روی دو تا پروژه بزرگ نظارت کنی. بهجای اینکه خودت بری و همه کارها رو انجام بدی، بهتره یه نفر رو مسئول هر پروژه کنی و فقط نتایج رو پیگیری کنی.
۳- منظم باش!
تیم تو وقتی انگیزه پیدا میکنه که بتونه روی حرفت حساب کنه. اگه زمانی رو برای تحویل گزارش یا کاری مشخص کردی، بهش پایبند باش. بینظمی از سمت تو باعث میشه کارمندات هم دیگه قول و قرارهای تو رو جدی نگیرن. نظم داشتن هم به اعتبارت کمک میکنه و هم باعث میشه پروژهها به موقع تموم بشن.
۴- بازخورد بگیر و به احساسات کارمندات اهمیت بده
تو نظریات مدیریتی جدید، به آدمها و روابط انسانی خیلی اهمیت میدن. نباید فکر کنی که کارمندات مثل ماشین فقط کار میکنن و حقوق میگیرن. روابط خوب بین افراد تو یه شرکت، تاثیر زیادی روی بازدهی شرکت داره. پس نظرات و بازخوردهای کارمندات رو درباره رویهها و تصمیمات بپرس. حتی گاهی لازمه برای یه تصمیمی که گرفتی، بهشون توضیح بدی و براشون روشن کنی که چرا اون کار رو کردی.
یه مثال دیگه: میتونی به مناسبتهای مختلف مثل روز کارمند یا سال نو، یه هدیه برای اون ها در نظر بگیری این کارها به روابط بین کارمندها روح میده، ولی مواظب باش که اینجور فعالیتها باعث نشه که مرز بین تو و اونا از بین بره و از اقتدارت کم کنه.
سخن پایانی
مدیر اجرایی فردی است که مسئولیت نظارت و هدایت تمامی فعالیتهای یک سازمان را برعهده دارد. این شخص باید توانایی مدیریت زمان، تفویض وظایف به افراد مناسب و برقراری ارتباط موثر با تیمها را داشته باشد. همچنین، یک مدیر اجرایی موفق باید منظم، هدفمند و توانا در ایجاد جلسات کاربردی باشد تا بازدهی سازمان را افزایش دهد. علاوه بر این، توجه به روابط انسانی و درک احساسات کارکنان برای ایجاد محیطی مثبت و سازنده از ویژگیهای کلیدی یک مدیر اجرایی حرفهای است.