بدون اینکه متوجه شده باشید، احتمالاً در طول زندگی روزمره خود در معرض فیجیتال مارکتینگ قرار گرفته اید. چگونه؟ در هر روز، خوانندگان و مشتریان با ده ها محتوا روبرو می شوند. از تبلیغات در گوگل و اینستاگرام گرفته تا مجلاتی که در اتاق انتظار مطب پزشک وجود دارد، مصرف کنندگان ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته در معرض تصاویر و کلمات قرار دارند.
با نگاه به آینده، بازاریابان محتوا که اغلب مهارت های خود را از طریق آموزش دیجیتال مارکتینگ تقویت می کنند، وظیفه طوفان فکری و اجرای ایده های هوشمندانه و جذاب در این بخش از صنعت را بر عهده خواهند داشت. هدف از استراتژی فیجیتال مارکتینگ، ایجاد پلی بین دنیای آنلاین و آفلاین و ایجاد یک تجربه برند یکپارچه و منسجم برای مشتریان است.
با استفاده از نقاط تماس فیزیکی و دیجیتال، شرکت ها می توانند از طرق مختلف به مخاطبان خود دسترسی پیدا کرده و با بهرهگیری از آموزش فروش و دریافت مشاوره فروش، تجربه ای شخصی تر و جذاب تر ارائه دهند.
فیجیتال چیست؟
فیجیتال اصطلاحی است که در سال ۲۰۰۷ ابداع شد و کلمات فیزیکی و دیجیتال را با هم ترکیب می کند تا ترکیب این دو جهان را برای ایجاد تجربیات مشتری فراگیرتر و شخصی سازی شده تر توصیف کند. کریس ویل، رئیس و مدیر عامل سابق شرکت مومنتوم ورلدواید، اصطلاح فیجیتال را برای برجسته کردن ارتباط رو به رشد بین محیط ملموس و دنیای مجازی ابداع کرد.
امروزه، فیجیتال چیزی بیش از یک نام مد روز است؛ نوعی استراتژی و بازاریابی است که ویژگی های دنیای فیزیکی و دیجیتال را با هم ترکیب می کند تا تجربیات هیجان انگیز و منحصر به فردی برای مشتری ایجاد کند.
فیجیتال مارکتینگ چیست؟
فیجیتال مارکتینگ ترکیبی از عناصر فیزیکی و دیجیتال در یک استراتژی بازاریابی است. این نوع بازاریابی از این ویژگی ها برای ایجاد تجربیات تعاملی برای مشتریان در کانال ها و نقاط تماس مختلف استفاده می کند. پیاده سازی موفق این رویکردها اغلب در بیزینس پلن یک شرکت تعریف شده و اجرای آن به مدیریت مالی دقیق برای تخصیص بودجه نیاز دارد. در نهایت، این نوع بازاریابی می تواند به برندها کمک کند تا تجربیات خرید قوی تری را برای مشتریان فراهم کنند.
دلیل اینکه فیجیتال مارکتینگ در چند سال گذشته به طور فزاینده ای محبوب شده است، به چشم انداز خرده فروشیِ همواره در حال تغییر بر می گردد. چرا که خریداران بسیار باهوش تر شده اند و این امر برندها را به سمت ارتقای بازی خود سوق می دهد تا پایدار باقی بمانند. اینجاست که نقش رهبری در محیط کار برای هدایت تیم ها به سمت نوآوری و پذیرش استراتژی های جدید، مانند فیجیتال یا حتی بازاریابی پنهان، برجسته می شود.
بسیار مهم است که دیجیتال و فیزیکی ادغام شوند تا مشتریان بتوانند محصولات را از نزدیک تجربه کنند. سپس، در حالی که در قلمرو دیجیتال انتخاب های خود را بررسی می کنند، به آنها یادآوری شود که آنچه را قبلاً امتحان کرده و از نظر فیزیکی تجربه کرده اند، خریداری کنند.
چرا بازاریابی فیجیتال مهم است؟
تجربه بازاریابی فیجیتال مهم است زیرا می تواند راهی مؤثر برای کسب و کارها جهت افزایش تعامل با مشتری و تعامل با مخاطبان باشد. فیجیتال مارکتینگ بهترین جنبه های دنیای فیزیکی و دیجیتال را به تجربیات سرگرم کننده، هیجان انگیز و جالب برند برای مشتریان تبدیل می کند.
به عنوان مثال، اگر یک رستوران بخواهد هر هفته موارد جدیدی را به منوی خود اضافه کند، به جای چاپ مجدد منوهای کاغذی، می تواند کدهای QR را برای مشتریان ارائه دهد تا آنها را اسکن کرده و جدیدترین پیشنهادات رستوران را بررسی کنند. یا، یک فروشگاه می تواند صفحات لمسی را به فروشگاه فیزیکی خود اضافه کند تا مشتریان بتوانند از این فناوری برای کشف محصولات جدید استفاده کنند.
بسیاری از مصرف کنندگان وقتی حواس پنجگانه شان فعال می شود، احساس ارتباط بیشتری با یک برند خواهند داشت، نه فقط کلیک کردن در یک سایت، یا خواندن یک خبرنامه، بلکه با استفاده از بازاریابی حسی.
مزایای فیجیتال مارکتینگ چیست؟
فیجیتال مارکتینگ مزایای زیادی برای برندها و مشتریان دارد، از جمله افزایش تجربیات دیجیتال و ایجاد نقاط تماس بیشتر با مشتری که باعث افزایش تعامل می شود.
ادغامهای آنلاین و آفلاین
فیجیتال مارکتینگ، نحوه ی انتقال برندها بین تجربیات آنلاین و آفلاین را افزایش می دهد. با سرمایه گذاری در اینجا، کسب و کارها می توانند هماهنگی صدای برند و حضور خود را با مشتریان افزایش دهند.
نقاط تماس بیشتر با مشتری
گسترش تلاش های بازاریابی بین دنیای فیزیکی و دیجیتال می تواند به برندها کمک کند تا روش های ارتباط با مشتریان را افزایش دهند. مصرف کنندگان امروزه مرتباً در حال تعامل با دستگاه های خود هستند و در عین حال زندگی در دنیای فیزیکی را تجربه می کنند. با ایجاد یک تجربه فیجیتال مارکتینگ که فضاهای فیزیکی و دیجیتال را به هم متصل می کند، برندها این فرصت را دارند که با روش های جدید و نوآورانه با مخاطبان ارتباط برقرار کنند.
افزایش اعتماد مشتریان
کسب و کارها می توانند با فیجیتال مارکتینگ، روابط با مشتریان را افزایش داده و راهی هوشمندانه را برای متقاعد سازی مشتری ایجاد کند. استراتژی های فیجیتال می توانند خدمات چند کاناله را تسهیل کنند که می تواند وفاداری به برند و اعتماد بین یک کسب و کار و مشتریان را ایجاد کند. به عنوان مثال، مشتریان می توانند به یک فروشگاه فیزیکی بروند و یک محصول را خریداری کنند، اما اگر مشکلی وجود داشته باشد، می توانند به برنامه برند مراجعه کرده و از راحتی خانه خود با یک متخصص پشتیبانی مشتری صحبت کنند.
چگونگی اجرای استراتژی فیجیتال
هر کسب و کاری روش منحصر به فردی برای اجرای استراتژی فیجیتال دارد. بسته به برند، ایجاد یک استراتژی فیجیتال مارکتینگ برجسته نیاز به اهداف بازاریابی روشن، درک مخاطبان، برنامه ریزی عملیاتی و اجرای استراتژی دارد.
تعیین اهداف بازاریابی
داشتن اهداف بازاریابی شفاف به یک برند کمک می کند تا بهترین استراتژی فیجیتال را برای اجرا پیدا کند. آیا هدف برند شما افزایش دسترسی، آگاهی از برند، توجه مخاطبان، تبدیل آن ها به مشتری، یا همه موارد فوق است؟ بسته به هدف، یک برنامه و تاکتیک های فیجیتال مارکتینگ ایجاد کنید. به عنوان مثال، برای افزایش بازدید از وبسایت خود، میتوانید یک کد QR را به یک مکان تجاری که در کنار یک رویداد زنده اجرا می شود، اضافه کنید.
شناسایی مخاطبان هدف
مشخص کردن مخاطبان به اصلاح استراتژی فیجیتال شما کمک می کند. این شامل تقسیم بندی بازار، مانند اطلاعات جمعیتی یا منطقه ای، برای کمک به شناسایی تاکتیک های فیجیتال مارکتینگ مورد استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر هدف تبدیل بیشتر خریداران فروشگاه به خریداران دیجیتال است، محتوای بازاریابی متناسب با فروشگاه های فیزیکی که به کانال های دیجیتال هدایت می شوند، ایجاد کنید. این می تواند یک نمایشگر دیجیتال با صفحه نمایش لمسی باشد که خریداران را تشویق می کند تا با ایمیل خود در وبسایت یک برند ثبت نام کنند و شانس برنده شدن جایزه را داشته باشند.
ادغام عناصر فیزیکی و دیجیتال در فروش
هنگام تدوین استراتژی، به دنبال راه هایی برای ادغام عناصر فیزیکی و دیجیتال برای ایجاد یک تجربه فیجیتال باشید. به عنوان مثال، کیوسک های دیجیتال، فیجیتال هستند. خریداران در فروشگاه می توانند از یک کیوسک دیجیتال برای خرید سریع محصولات استفاده کنند. این تجربه فیجیتال سرعت و راحتی را برای خریداران افزایش می دهد.
شخصی سازی در فیجیتال مارکتینگ
بهره گیری از ترجیحات خرید مشتریان، در تجربیات خرید فیجیتال می تواند تعامل را افزایش دهد. به عنوان مثال، ایجاد گزینه های خرید می تواند به خریداران پر مشغله یا مردد کمک کند تا با ارائه توصیه هایی در مورد محبوب ترین اقلام، خرید خود را تسهیل کنند.
تعامل بر استراتژی فیجیتال
یک استراتژی فیجیتال با ارائه تجربیات تعاملی با کمک پیشرفت های فناوری، کار فیزیکی و دیجیتال را به هم پیوند می دهد. به عنوان مثال، با استفاده از فناوری هایی مانند واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR)، برندها می توانند تعامل با مشتریان را تشویق کنند.
اما برای ایجاد تعامل با مخاطبان، فناوری لازم نیست پیچیده باشد؛ حتی استفاده از کدهای QR در مکان های فیزیکی مانند داخل فروشگاه ها یا روی بروشورها و بیلبوردها می تواند راهی مؤثر برای جذب مشتریان به کانال های دیجیتال یک برند باشد. با تمرکز بر ارتقای تعامل، برندها می توانند نوع مناسب فعال سازی بازاریابی را برای ایجاد یک تجربه فیجیتال به یاد ماندنی پیدا کنند.
روندهای بازاریابی فیجیتال
فیجیتال مارکتینگ با بهره گیری از فناوری هایی مانند واقعیت افزوده (AR)، واقعیت مجازی (VR)، چتبات ها و جستجوی صوتی، روندهای پویا و متحول کننده ای ایجاد می کند. با افزایش استفاده از استراتژی های فیجیتال مارکتینگ توسط برندها، روش های جدیدی برای حضور و تعامل کسب و کارها با مشتریان در نقاط تماس مختلف ایجاد می شود.
کدهای QR پلی بین دنیای فیزیکی و دیجیتال هستند: کدهای QR ترکیبی بی نظیر از دنیای فیزیکی و دیجیتال هستند که با هم ترکیب شده اند. مصرف کنندگان برای دسترسی به محتوای آنلاین، معاملات یا جزئیات محصول و برند، یک کد QR را با تلفن های خود اسکن می کنند.
کشف محصول از طریق خرید زنده افزایش می یابد: تعداد فزاینده ای از مصرف کنندگان برای کشف و اعتبار سنجی محصول، به تماشای پخش زنده های قابل خرید می پردازند. بیش از 20٪ از کاربران رسانه های اجتماعی در سراسر جهان، به ویژه در فیلیپین (41٪) و اندونزی (37٪)، پخش زنده را دلیل اصلی ورود به سیستم ذکر می کنند.
فناوری مبتنی بر صدا و چتبات ها راحتی را افزایش می دهند: روش های ارتباط ما با فناوری افزایش یافته است. به عنوان مثال، خانه های امروزی به دلیل ادغام با فناوری هایی مانند آمازون الکسا، بسیار هوشمندتر از یک دهه پیش هستند. مشتریان بیش از ۴۰۰ میلیون دستگاه خانگی هوشمند را به الکسا متصل کرده اند و صدها میلیون بار در هفته از الکسا برای کنترل این دستگاه ها استفاده می کنند.
این نمونه ای عالی از ایجاد یک تجربه جذاب فیجیتال مارکتینگ توسط آمازون برای مشتریانش است. مشتریان می توانند به راحتی از خانه، محل کار یا وسایل نقلیه خود در مورد آب و هوا یا زمان از الکسا بپرسند و الکسا اطلاعات مورد نیاز آنها را در اختیارشان قرار می دهد.
فناوری مبتنی بر صدا در دستگاه های مختلف از تلفن های هوشمند گرفته تا بلندگوهای هوشمند استفاده می شود و استفاده از چتبات ها برای کمک به نیازهای خدمات مشتری برای مشاغل رایج تر شده است.
فناوری واقعیت افزوده/واقعیت مجازی (AR/VR) تجربیات سفارشی ایجاد میکند: روند رو به رشدی در بین برندها، استفاده از فناوری واقعیت افزوده و واقعیت مجازی برای افزایش تعامل با مشتریان به منظور پیشبرد کمپین های بازاریابی و بهبود تجربیات خرید است.
افزایش استفاده از فناوری های پوشیدنی: هوشمند بودن ساعت، عینک یا انگشتر شما چیز غیر معمولی نیست. مصرف کنندگان بیشتری در حال پذیرش فناوری های پوشیدنی هستند. این دستگاه ها شامل ساعت های اپل، فیت بیت ها، هدست های بلوتوث، جواهرات هوشمند و عینک های هوشمند می شوند.
این مثال ها نشان می دهند که چگونه محصولات فیزیکی می توانند به مصرف کنندگان در دسترسی و پیمایش اطلاعات دیجیتال کمک کنند. به عنوان مثال، کسی که در پارک میدود میتواند سرعت، مسافت پیموده شده و ضربان قلب خود را با ساعت هوشمند خود اندازه گیری کند و به آنها دسترسی فوری به اطلاعات برای ارزیابی عملکردشان می دهد.
پرداخت های موبایلی به امری رایج تبدیل شده اند: امروزه، اگر می خواهید در رستوران مورد علاقهتان قهوه بنوشید یا سالاد سفارش دهید، احتمالاً می توانید با استفاده از دستگاه تلفن همراه خود پرداخت کنید. پیشرفت در پرداخت موبایلی با اپلیکیشن ها، خرید و پرداخت در فروشگاه ها و رستوران های مورد علاقه تان را برای مشتریان آسان تر کرده و در عین حال زمان کمتری را در صف صندوق می گذرانند.
فیجیتال مارکتینگ در آینده
برای اکثر ما، سال ۲۰۳۰ سال های دوری به نظر می رسد، اما اگر بتوانیم از گذشته چیزی را نتیجه گیری کنیم، این است که نمی توانیم آینده را پیش بینی کنیم. بازاریابی از سال ۲۰۱۰ به طرز چشمگیری تغییر کرده است و دهه آینده شاهد افزایش کاوش های فیجیتال مارکتینگ برای برندهای آینده نگر خواهیم بود.
کوبینسکی معتقد است که ما شاهد تأکید بیشتری بر تجربیاتی خواهیم بود که داده های بلادرنگ متناسب با سفر درون فروشگاهی کاربر ارائه می دهند. او می گوید این برای خرده فروشان مفید است، زمانی که آنها با ارائه گزینه های مناسب در لحظه، فرصت های خرید را ساده می کنند.
تصور کنید که به یک فروشگاه لوازم ورزشی که مرتباً به آن سر می زنید، می روید و وقتی با یک فروشنده ملاقات می کنید و احوالپرسی می کنید، آنها سابقه خرید، اندازه های دقیق و اهداف شما را روی صفحه نمایش می دهند، سپس نشان می دهند که در مرحله بعد چه کفشی باید بخرید.
همانطور که همه ما در تلاشیم تا بفهمیم هوش مصنوعی چگونه در سال های آینده نقش خواهد داشت، کوبینسکی می گوید که فیجیتال مارکتینگ را نیز به این ترکیب اضافه کنید:
انسان نماهایی که با استفاده از تشخیص چهره، هر مشتری را یاد می گیرند و می خوانند، می توانند الگوهای مشتری، سفارشات روتین و اطلاعات شخصی را نیز یاد بگیرند تا خریدهای آینده را پیش بینی کنند.
رویکرد فیجیتال مارکتینگ برای رهبران بازاریابی
در حالی که بازاریابی فیزیکی هنوز ضروری است، قدرت بازاریابی دیجیتال را نادیده نگیرید. استراتژی های فیجیتال مارکتینگ می توانند با افزایش دسترسی شما، تلاش های بازاریابی سنتی شما را تکمیل کنند. آن ها همچنین می توانند ترافیک آفلاین را به کانال های بازاریابی آنلاین هدایت کنند تا تعامل با مشتری را افزایش دهند.
کانال های بازاریابی دیجیتال مانند ایمیل، موتورهای جستجو و رسانه های اجتماعی فراتر از محدودیت های روش های سنتی به مخاطبان گسترده تری دسترسی پیدا می کنند. با بهره گیری از تبلیغات دیجیتال هدفمند و استراتژی های بازاریابی محتوا، می توانید دامنه دسترسی به کمپین های بازاریابی مرسوم خود را افزایش داده و با مخاطبان در گروه های جمعیتی و موقعیت های جغرافیایی مختلف ارتباط برقرار کنید.
همچنین می توانید از تاکتیک های تولید سرنخ، مانند آهنرباهای سرنخ دیجیتال، برای جمع آوری اطلاعات از سرنخ های بالقوه ای که نمی توانید حضوری با آنها ارتباط برقرار کنید، استفاده کنید.
با افزایش و تسریع استراتژی های بازاریابی حضوری سنتی خود از طریق هدایت مشتریان و سرنخ ها به فضای آنلاین، شروع کنید. به عنوان مثال، کدهای QR روی مواد چاپی رویداد می توانند مشتریان بالقوه را به وبسایت یا پروفایل های رسانه های اجتماعی شما هدایت کنند. آن ها می توانند اطلاعات بیشتری از محصول ارائه دهند یا به آن ها در برنامه ریزی برای نمایش حضوری کمک کنند. همچنین می توانید از ایمیل یا رسانه های اجتماعی برای تعامل قبل و بعد از رویداد استفاده کنید. این امر به ایجاد انتظار قبل از رویداد و حفظ ارتباطات پس از آن کمک می کند.
بازاریابی دیجیتال همچنین از طریق محتوای تعاملی، نظرسنجی ها و تجربیات چند رسانه ای، تعامل مخاطب را تقویت می کند. ایجاد دارایی های دیجیتال جذاب، مانند ویدیوها، اینفوگرافیک ها یا وبسایت های تعاملی، می تواند توجه مخاطبان شما را جلب و حفظ کند و پیام رسانی منتقل شده از طریق تاکتیک های بازاریابی سنتی را تقویت کند.
این رویکرد فیجیتال است. رویکرد فیجیتال به شما امکان می دهد تا دامنه بازاریابی خود را گسترش داده و با مخاطبان به شیوه ای معنادارتر تعامل داشته باشید. همچنین به شما کمک می کند تا یک استراتژی بازاریابی مؤثرتر و جامع تر ایجاد کنید.
بازاریابی دیجیتال می تواند یک سرمایه گذاری باشد. برای رهبران بازاریابی در بخش صنعتی که از نظر تاریخی به روش های سنتی متکی بوده اند، پذیرش بازاریابی دیجیتال نشان دهنده یک تغییر استراتژیک در بودجه و مهارت ها است. با این حال، یکی از مزایای بازاریابی دیجیتال، قابلیت اندازه گیری و تجزیه و تحلیل آن برای بازگشت سرمایه (ROI) است. ادغام تاکتیک های فیزیکی و دیجیتال می تواند یک استراتژی بازاریابی موفق تر ایجاد کند که ریشه در داده ها دارد.
سنجش موفقیت در فیجیتال مارکتینگ
فیجیتال مارکتینگ امکان تخصیص تبدیل و ردیابی بازگشت سرمایه (ROI) را در کانال های فیزیکی و دیجیتال فراهم می کند. بازاریابان می توانند تأثیر هر نقطه تماس را بر سفر مشتری از طریق کانال ها و تاکتیک های مورد استفاده برای تعامل با مشتریان، مانند گوگل آنالیتیکس، نرخ باز شدن و کلیک ایمیل، بازدید ویدیو و حضور در رویداد، اندازه گیری کنند. این معیارها سهم هر تلاش بازاریابی را در بازگشت سرمایه (ROI) تعیین می کنند. دید واضح به عملکرد کمپین به شما این امکان را می دهد که با تخصیص منابع، هزینه های بازاریابی خود را به صورت استراتژیک بهینه کنید.
برای سنجش موفقیت تلاش های فیجیتال مارکتینگ خود، شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را برای کانال های فیزیکی و دیجیتال شناسایی کنید. KPIها معیارهای کمی هستند که اثر بخشی هر کانال، استراتژی یا کمپین بازاریابی را ارزیابی می کنند. همچنین می توانید پیشرفت در جهت دستیابی به اهداف خاص را پیگیری کنید.
KPIها شامل معیارهایی مانند ترافیک وبسایت، نرخ تبدیل و هزینه های جذب مشتری هستند. آنها همچنین شامل معیارهای تعامل و آگاهی هستند. نظارت منظم بر KPIها به شما امکان می دهد زمینه های بهبود را شناسایی کنید، روندها را شناسایی کنید و تصمیمات بهینه سازی مبتنی بر داده بگیرید.
نتیجه گیری
طبق تحقیقات بازار، پیش بینی می شود که بازار راهکارهای فیجیتال مارکتینگ از سال ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ با نرخ رشد مرکب سالانه بیش از ۱۱ درصد رشد کند. این رویکرد بازاریابی اثبات شده، در حال تبدیل شدن به بنیادی برای خرید مدرن است. کسب و کارهایی که پتانسیل فناوری های جدید و نو ظهور را برای بهبود و تکمیل زیر ساخت های فیزیکی موجود تشخیص نمی دهند، مزیت رقابتی خود را در بازاری که به سرعت در حال تحول است، به خطر می اندازند.
مصرف کنندگان امروزی که با فناوری آشنا هستند، انتظار دارند در تمام پلتفرم ها، چه در فروشگاه، چه آنلاین و چه از طریق اپلیکیشن موبایل، تجربه ای یکپارچه و بی نقص داشته باشند. یک تجربه منسجم و یکپارچه نه تنها وفاداری به برند را تقویت می کند، بلکه رضایت مشتری و حفظ بلند مدت او را در یک بازار چند کاناله افزایش می دهد.
