مشاوره تلفنی

چگونه با کارشناس فروش ضعیف برخورد کنیم؟

چگونه با کارشناس فروش ضعیف برخورد کنیم؟
مواجهه با یک کارشناس فروش ضعیف که عملکردی پایین‌تر از حد انتظار دارد، یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال رایج‌ترین چالش‌هایی است که هر مدیر فروشی با آن روبرو می‌شود.
فهرست مطالب

عملکرد ضعیف کارشناس فروش نه تنها بر درآمدهای شرکت تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه می‌تواند روحیه کل تیم را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد و منجر به فرسایش فرهنگ سازمانی شود. رویکرد شما در این موقعیت، معیاری برای سنجش مهارت رهبری و مدیریت شماست. یک برخورد عجولانه و غیرحرفه‌ای می‌تواند به از دست دادن یک نیروی بالقوه مستعد منجر شود، در حالی که نادیده گرفتن مشکل عملکرد ضعیف فروش، به کل سازمان آسیب می‌رساند و این پیام را به دیگر اعضای تیم می‌دهد که استانداردهای پایینی در شرکت حاکم است.

هدف از این مقاله، ارائه یک چارچوب ساختاریافته، داده‌محور و انسانی برای مدیریت این چالش است. این یک راهنمای سطحی نیست؛ بلکه یک شیرجه عمیق به روانشناسی، فرآیند و اجرای یک استراتژی مدیریتی کارآمد است.

ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه قبل از هر اقدامی، مشکل را به درستی ریشه‌یابی کنید و سپس یک برنامه بهبود عملکرد (Performance Improvement Plan – PIP) موثر و حرفه‌ای برای کارشناس فروش ضعیف خود طراحی نمایید. این فرآیند به شما کمک می‌کند تا به جای اتخاذ یک رویکرد تنبیهی، یک مسیر سازنده برای رشد کارشناس و حل مشکل عملکرد ضعیف او ایجاد کنید و در نهایت، تصمیمی بگیرید که به نفع هر دو طرف و سلامت بلندمدت سازمان باشد.

ریشه‌ های عملکرد ضعیف کارشناس فروش

تغییر ذهنیت و تشخیص ریشه‌ های عملکرد ضعیف کارشناس فروش

اولین و حیاتی‌ترین اشتباه در برخورد با کارشناس فروش ضعیف، تجویز راه‌حل قبل از تشخیص دقیق بیماری است. عملکرد ضعیف یک «علامت» است، نه خود «بیماری». به عنوان یک مدیر، وظیفه شما این است که از نقش یک قاضی فاصله گرفته و نقش یک پزشک متخصص را ایفا کنید. باید با کنجکاوی و داده، به دنبال علت اصلی بگردید. آیا مشکل از «توانایی» (Skill) است، «اراده» (Will) است یا موانع «سیستمی» (System)؟

تحلیل شکاف مهارتی به عنوان دلیل اصلی عملکرد ضعیف

در این سناریو، کارشناس فروش ضعیف شما انگیزه و تمایل کافی برای موفقیت را دارد، اما ابزار و دانش لازم را در اختیار ندارد. این یک خبر خوب است، زیرا شکاف‌های مهارتی معمولاً با آموزش و کوچینگ قابل حل هستند. این شکاف می‌تواند در حوزه‌های زیر باشد:

  • دانش ناکافی از محصول یا بازار: آیا کارشناس به طور کامل با ویژگی‌ها، مزایا و تمایزهای محصول شما در مقایسه با رقبا آشناست؟ آیا می‌تواند محصول را به «راه‌حل» برای دردهای مشتری ترجمه کند؟ آیا تفاوت ویژگی با مزیت محصول را به خوبی درک کرده است؟
  • ضعف در تکنیک‌های بنیادین فروش: ممکن است در یکی از مراحل کلیدی چرخه فروش دچار مشکل باشد. برای مثال:
    • ناتوانی در ایجاد سرنخ‌های باکیفیت: شاید در برقراری تماس سرد یا شبکه‌سازی ضعیف عمل می‌کند.
    • ضعف در مرحله کشف نیاز: نمی‌تواند با سوالات درست، نیاز واقعی مشتری را کشف کند و در نتیجه پرسونای مشتری را به درستی درک نمی‌کند.
    • مشکل در ارائه و پرزنتیشن: نمی‌تواند ارزش محصول را به شکل جذابی ارائه دهد و از تکنیک‌هایی مانند تکنیک فروش FAB استفاده نمی‌کند.
    • ناتوانی در مدیریت اعتراضات و مذاکره: در مواجهه با اعتراضات مشتری، به خصوص در مذاکره بر سر قیمت، مهارت کافی ندارد.
  • عدم تسلط بر ابزارهای فروش: آیا کارشناس نحوه استفاده صحیح و استراتژیک از نرم‌ افزار CRM برای مدیریت سرنخ‌ها، پیگیری‌ها و پیش‌بینی فروش را می‌داند؟ آیا می‌داند چگونه از ابزاری مانند پاور بی آی (Power BI) برای تحلیل عملکرد خود استفاده کند؟

راه‌حل: در این حالت، برخورد تند و تهدیدآمیز کاملاً بی‌فایده و مخرب است. راهکار، سرمایه‌گذاری هدفمند روی آموزش است. برنامه‌ریزی برای آموزش کارشناس فروش، برگزاری کارگاه‌های داخلی یا استفاده از خدمات کوچینگ فروش می‌تواند این شکاف مهارتی را که منجر به عملکرد ضعیف شده، به سرعت پر کند.

کارشناس فروش با عملکرد ضعیف

تحلیل شکاف انگیزشی و اراده در کارشناس فروش با عملکرد ضعیف

این مورد پیچیده‌تر و چالش‌ برانگیزتر است. در اینجا، کارشناس مهارت‌های لازم را دارد، اما اراده، انگیزه یا انرژی کافی برای استفاده از آن‌ها را نشان نمی‌دهد. کشف دلیل این بی‌انگیزگی نیازمند هوش هیجانی و صبر از جانب شماست:

  • فرسودگی شغلی و استرس: فشار کاری زیاد، تارگت‌های سنگین و استرس مداوم می‌تواند هر نیروی خوبی را از پا درآورد. مدیریت استرس یک مهارت حیاتی در حرفه فروش است و شاید کارشناس شما در این زمینه به کمک نیاز دارد.
  • عدم همسویی با اهداف و فرهنگ سازمان: شاید کارشناس به چشم‌انداز و ارزش‌های محوری سازمان باور ندارد و صرفاً برای حقوق کار می‌کند. این عدم تعلق، انگیزه برای تلاش مضاعف را از بین می‌برد.
  • مشکلات شخصی: هرگز فراموش نکنید که کارمندان شما انسان هستند. مسائل خارج از محیط کار می‌توانند به شدت بر تمرکز و انگیزه فرد و در نتیجه، عملکرد فروش او تأثیر بگذارند.
  • داشتن ذهنیت فروش ثابت به جای رشد: شاید فرد ذهنیت فروش درستی ندارد و با شنیدن پاسخ منفی به سرعت ناامید می‌شود یا از بازخورد گرفتن واهمه دارد. تقویت هوش هیجانی و تشویق به داشتن ذهنیت رشد در اینجا برای برخورد با کارشناس فروش ضعیف کلیدی است.
  • احساس بی‌عدالتی در سیستم پاداش: آیا ساختار پورسانت فروش شفاف، منصفانه و انگیزه‌بخش است؟ گاهی یک سیستم پاداش معیوب می‌تواند بهترین فروشندگان را نیز بی‌انگیزه کند.

راه‌حل: در اینجا به یک گفتگوی عمیق، خصوصی و صادقانه نیاز است. هدف شما بازجویی نیست، بلکه درک کردن است. باید تلاش کنید تا با همدلی، دلیل بی‌انگیزگی را کشف کنید. گاهی یک تغییر کوچک در مسئولیت‌ها، به رسمیت شناختن تلاش‌های او یا ارائه حمایت در یک مشکل شخصی، می‌تواند معجزه کند.

بررسی نقش سیستم و فرآیندهای سازمان در عملکرد ضعیف فروش

گاهی اوقات، مشکل نه از کارشناس، بلکه از سیستمی است که در آن کار می‌کند. یک مدیر حرفه‌ای، قبل از هر قضاوتی درباره عملکرد ضعیف کارشناس فروش، نگاهی انتقادی به فرآیندهای خود می‌اندازد:

  • کیفیت پایین سرنخ‌ها (Leads): آیا سرنخ‌هایی که تیم بازاریابی در اختیار تیم فروش قرار می‌دهد، کیفیت مناسبی دارند؟ آیا درک درستی از تفاوت سرنخ با فرصت فروش در سازمان شما وجود دارد؟ سپردن سرنخ‌های بی‌کیفیت به فروشنده مانند فرستادن یک ماهیگیر به یک برکه خالی از ماهی است.
  • اهداف و KPIهای غیرواقع‌بینانه: آیا شاخص‌های کلیدی ارزیابی عملکرد (KPI) که برای تیم تعیین کرده‌اید، بر اساس داده‌های تاریخی و شرایط بازار، منطقی و قابل دستیابی هستند؟ اهداف دست‌نیافتنی، قاتل انگیزه هستند.
  • نبود سیستم‌سازی و فرآیند مدون: آیا یک سیستم‌ سازی فروش مشخص و مدون در شرکت شما وجود دارد یا هرکس به روش خود عمل می‌کند؟ هرج و مرج در فرآیندها به طور مستقیم منجر به عملکرد ضعیف و نتایج غیرقابل پیش‌بینی می‌شود.
  • کمبود منابع یا پشتیبانی: آیا تیم فروش ابزارها، آموزش‌ها و پشتیبانی لازم از طرف دیگر واحدها (مانند پشتیبانی فنی یا بازاریابی) را برای موفقیت در اختیار دارد؟

راه‌حل: در این حالت، شما به عنوان مدیر باید مسئولیت را بپذیرید و فرآیندهای معیوب را اصلاح کنید. سرزنش کردن کارشناس برای نقصی که در سیستم وجود دارد، نه تنها ناعادلانه و غیرحرفه‌ای است، بلکه مشکل اصلی را نیز حل نخواهد کرد.

نقش سیستم و فرآیندهای سازمان در عملکرد ضعیف فروش

طراحی و اجرای یک برنامه بهبود عملکرد (PIP) موثر برای کارشناس فروش ضعیف

پس از تشخیص دقیق ریشه مشکل و انجام یک گفتگوی اولیه، اگر به این نتیجه رسیدید که مشکل اساساً به خود فرد بازمی‌گردد و با یک تذکر ساده یا یک جلسه کوچینگ حل نمی‌شود، زمان آن است که یک فرآیند رسمی را آغاز کنید. برنامه بهبود عملکرد (PIP) یک سند مکتوب، زمان‌بندی‌شده و هدفمند است که به عنوان یک قرارداد دوجانبه بین شما و کارشناس عمل می‌کند. این سند، یک ابزار سازنده و حمایتی برای کمک به بهبود عملکرد کارشناس فروش ضعیف است، نه مقدمه‌ای برای اخراج.

اجزای حیاتی یک برنامه بهبود عملکرد استاندارد برای فروشنده ضعیف

یک PIP حرفه‌ای برای کارشناس فروش با عملکرد ضعیف باید شامل تمام بخش‌های زیر باشد تا هم شفافیت ایجاد کند و هم از نظر قانونی قابل دفاع باشد:

1- توصیف دقیق و داده‌محور مشکل عملکردی: به جای جملات کلی و مبهم مانند «فروش تو خوب نیست» یا «تلاشت کافی نیست»، از داده‌های مشخص، قابل اندازه‌گیری و مثال‌های واقعی استفاده کنید.مثال: «در سه ماهه گذشته (از تاریخ ۱ فروردین تا ۳۱ خرداد)، شما به طور متوسط به ۵۵٪ از تارگت فروش ماهانه خود دست یافته‌اید، در حالی که میانگین تیم ۸۵٪ بوده است. گزارش‌های CRM نشان می‌دهد که نرخ تبدیل شما از مرحله ‘ارائه دمو’ به ‘ارسال پروپوزال’ تنها ۱۰٪ است که ۴۰٪ پایین‌تر از میانگین تیم می‌باشد. این عملکرد ضعیف با انتظارات ذکر شده در شرح وظایف کارشناس فروش شما مغایرت دارد.»

2- تعیین اهداف SMART و نتایج مورد انتظار برای بهبود عملکرد: اهداف باید کاملاً مشخص (Specific)، قابل اندازه‌گیری (Measurable)، قابل دستیابی (Achievable)، مرتبط (Relevant) و زمان‌بندی‌شده (Time-bound) باشند.مثال: «در طول دوره ۶۰ روزه این برنامه (از تاریخ ۱۰ تیر تا ۱۰ شهریور)، از شما انتظار می‌رود به اهداف زیر دست یابید:

  • دستیابی به حداقل ۸۰٪ از تارگت فروش ماهانه برای ماه‌های تیر و مرداد.
  • افزایش نرخ تبدیل ‘دمو به پروپوزال’ به حداقل ۲۰٪.
  • انجام حداقل ۴۰ تماس کیفی در روز و ثبت دقیق گزارش تمام آن‌ها در CRM.

دستیابی به این اهداف به منزله خروج موفقیت‌آمیز از وضعیت عملکرد ضعیف تلقی خواهد شد.»

    • شرکت در کارگاه آموزشی ‘تکنیک‌های پیشرفته مذاکره و قطعی کردن فروش’ در تاریخ ۱۵ تیر.
    • برگزاری دو جلسه کوچینگ یک ساعته در هفته با مدیر فروش برای بازبینی تماس‌ها و استراتژی‌ها.
    • اختصاص یک منتور از میان فروشندگان ارشد تیم (آقای/خانم X) به مدت ۴ ساعت در هفته.برنامه عملیاتی و منابع حمایتی از سوی سازمان: این بخش نشان می‌دهد که شما به عنوان مدیر و سازمان، برای کمک به موفقیت کارشناس متعهد هستید.مثال: «برای کمک به شما جهت دستیابی به این اهداف، منابع زیر در اختیارتان قرار خواهد گرفت:

3- زمان‌بندی دقیق جلسات بازبینی و ارائه بازخورد: مشخص کنید که هر چند وقت یکبار پیشرفت کارشناس را بررسی خواهید کرد. این جلسات باید کوتاه، منظم و متمرکز باشند.مثال: «ما هر هفته، روز چهارشنبه ساعت ۱۰ صبح، یک جلسه ۱۵ دقیقه‌ای برای بررسی پیشرفت شما، پاسخ به سوالات و رفع موانع خواهیم داشت.»

4- تعیین شفاف پیامدهای نهایی (موفقیت یا عدم موفقیت): این بخش بسیار مهم است و باید به طور واضح و بدون ابهام ذکر شود.مثال: «در پایان دوره ۶۰ روزه، عملکرد شما مجدداً ارزیابی خواهد شد. در صورت دستیابی به اهداف ذکر شده، این برنامه به طور رسمی خاتمه یافته و شما به فعالیت عادی خود ادامه خواهید داد. در صورت عدم دستیابی به حداقل استانداردهای مورد انتظار، این موضوع می‌تواند منجر به اقدامات انضباطی بعدی، از جمله خاتمه همکاری مطابق با شرایط مندرج در نمونه قرارداد کارشناس فروش و قوانین کار کشور، گردد.»

برخورد سازنده با کارشناس فروش ضعیف

نحوه اجرای جلسه PIP برای برخورد سازنده با کارشناس فروش ضعیف

  • انتخاب زمان و مکان مناسب: جلسه را در یک فضای خصوصی و بدون مزاحمت برگزار کنید و زمان کافی برای آن در نظر بگیرید. هرگز این کار را در انتهای روز کاری یا قبل از تعطیلات انجام ندهید.
  • حفظ لحن حمایتی و حرفه‌ای: هدف شما کمک کردن است، نه متهم کردن. با لحنی آرام و متمرکز بر حقایق و داده‌ها صحبت کنید.
  • اجازه مشارکت به کارشناس: پس از ارائه توضیحات، از کارشناس بخواهید که نظر خود را در مورد دلایل عملکرد ضعیف و اهداف تعیین‌شده بیان کند. به دقت به حرف‌های او گوش دهید. این کار حس مالکیت او را نسبت به برنامه افزایش می‌دهد.
  • مکتوب کردن و امضای دوجانبه: پس از توافق، دو نسخه از سند PIP تهیه کرده و از کارشناس بخواهید هر دو را امضا کند. یک نسخه به او و یک نسخه در پرونده پرسنلی او بایگانی می‌شود. این کار به سند رسمیت می‌بخشد و از سوءتفاهم‌های آینده جلوگیری می‌کند.

پیگیری مستمر و تصمیم‌گیری نهایی در مورد کارشناس فروش ضعیف

تدوین PIP پایان کار نیست، بلکه آغاز یک فرآیند مدیریتی فشرده برای مدیریت کارشناس فروش ضعیف است. موفقیت یا شکست این برنامه تا حد زیادی به نحوه پیگیری شما بستگی دارد.

نقش حیاتی مدیر در طول فرآیند بهبود عملکرد فروش

  • کوچینگ فعال و مستمر: صرفاً یک ناظر نباشید. به طور فعال در کنار کارشناس خود باشید. تماس‌هایش را بررسی کنید، در جلساتش (در صورت امکان) شرکت کنید و بازخوردهای مشخص و عملی برای رفع عملکرد ضعیف او بدهید.
  • حذف موانع و ارائه پشتیبانی: اگر کارشناس در مسیر خود با مانعی روبرو شد که رفع آن در حیطه وظایف شماست (مثلاً نیاز به اطلاعات بیشتر از تیم فنی)، به سرعت اقدام کنید و نشان دهید که حامی او هستید.
  • مستندسازی دقیق و منظم: تمام جلسات بازبینی، پیشرفت‌ها، چالش‌ها و بازخوردهای ارائه شده را به طور دقیق و تاریخ‌دار مستند کنید. این مستندات در زمان تصمیم‌گیری نهایی بسیار ارزشمند و ضروری خواهند بود.

تصمیم‌گیری نهایی در مورد کارشناس فروش ضعیف

دو سناریوی پایانی برای برخورد با عملکرد ضعیف پس از دوره PIP

پس از اتمام دوره زمانی تعیین‌شده، شما باید یک جلسه نهایی برای ارزیابی نتایج برگزار کنید. در این جلسه، با استناد به داده‌های جمع‌آوری شده، یکی از دو تصمیم زیر را خواهید گرفت:

1- موفقیت و بهبود عملکرد قابل توجه: اگر کارشناس توانست به اهداف تعیین‌شده دست یابد و از وضعیت عملکرد ضعیف خارج شود، این یک پیروزی بزرگ برای هر دوی شماست. موفقیت او را صمیمانه تبریک بگویید، به صورت رسمی پایان دوره PIP را اعلام کنید و یک برنامه جدید برای ادامه رشد و توسعه او در نظر بگیرید. این موفقیت می‌تواند یک داستان الهام‌بخش برای کل تیم باشد.

2- عدم دستیابی به اهداف و ادامه عملکرد ضعیف: اگر با وجود تمام حمایت‌ها و فرصت‌های فراهم‌شده، کارشناس نتوانست به حداقل‌های مورد انتظار برسد، زمان تصمیم‌گیری دشوار فرا می‌رسد. از آنجایی که شما یک فرآیند عادلانه، شفاف و مستند را طی کرده‌اید، تصمیم برای خاتمه همکاری، دیگر یک اقدام ناگهانی، شخصی یا غیرمنتظره نخواهد بود. این تصمیم، اگرچه سخت است، اما برای حفظ استانداردهای عملکردی، روحیه تیم و سلامت کل سازمان ضروری است. این تجربه همچنین اهمیت بهترین روش استخدام پرسنل فروش در وهله اول را به شما یادآوری می‌کند تا از چنین موقعیت‌هایی در آینده پیشگیری شود.

نتیجه‌گیری

برخورد با کارشناس فروش ضعیف، آزمونی برای سنجش صبر، حرفه‌ای‌گری و مهارت‌های رهبری شماست. این فرآیند نباید به عنوان یک اقدام منفی، بلکه به عنوان یک فرصت برای رشد (چه برای کارشناس و چه برای شما به عنوان مدیر) نگریسته شود. با دنبال کردن یک رویکرد ساختاریافته که با تشخیص دقیق آغاز شده، با یک برنامه بهبود عملکرد مدون و حمایتی ادامه می‌یابد و با یک تصمیم‌گیری منصفانه و داده‌محور به پایان می‌رسد، شما به کارشناس خود یک فرصت عادلانه برای موفقیت می‌دهید و همزمان از منافع و استانداردهای سازمان خود محافظت می‌کنید.

به یاد داشته باشید، هدف نهایی ساختن یک تیم فروش قوی، باانگیزه و کارآمد است و این هدف گاهی از مسیر کمک به رشد یک نیروی با عملکرد ضعیف و گاهی از مسیر یک جدایی حرفه‌ای و محترمانه می‌گذرد.

امتیاز شما
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میتونی این سبک محتوا رو داخل ایمیلت دریافت کنی
مام از هرزنامه بدمون میاد پس ایمیلی نمیفرستیم که خودمونم دوست نداریم