بازاریابی حسی یک رویکرد استراتژیک است که حواس چند گانه (بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه و بویایی) را درگیر می کند تا بر رفتارهای خرید مصرف کنندگان تأثیر بگذارد و درک برند را افزایش دهد. با ایجاد تجربیات به یادماندنی و غنی از حس، بازاریابان قصد دارند ارتباطات عاطفی بین مصرف کنندگان و محصولات ایجاد کنند و فروش را تشویق نمایند؛ هدفی که در هر دوره آموزش فروش نیز دنبال می شود.
این عمل که ریشه های تاریخی عمیقی دارد و از اواخر قرن بیستم تکامل یافته، امروزه تجربه مشتری را به سطحی فراتر از ارائه خدمات خوب برده و بر ایجاد احساساتی متمرکز است که رفتارها را شکل می دهد. به همین دلیل، شرکت ها از طریق مشاوره فروش یا استخدام کارشناس فروش متخصص، به دنبال پیاده سازی آن هستند.
در دنیایی که مفاهیمی چون آموزش دیجیتال مارکتینگ مرزهای تعامل را جابجا کرده و درک عمیق از انسان ها، که در آموزش رفتار سازمانی نیز به آن پرداخته می شود، اهمیتی دو چندان یافته، بازاریابی حسی به عنوان یکی از مؤثرترین استراتژی ها برای دستیابی به نتایج برجسته عمل میکند.

بازاریابی حسی چیست؟
بازاریابی همه جا هست. هر کجا که بروید، هر چه که ببینید، اگر به اندازه کافی عمیق نگاه کنید، آن را خواهید یافت. یا اگر درست انجام شود، شما را پیدا خواهد کرد. بازاریابی به ابزاری مشهور و مؤثر در کمک به موفقیت مشاغل تبدیل شده است و همچنین به موضوعی چند وجهی تبدیل شده است که همیشه در حال تکامل است.
بازاریابی حسی اخیراً به عنوان یک موضوع داغ جدید برای بازاریابان و افراد تجاری ظاهر شده است. به ویژه اکنون که به دلیل چالش هایی که بازاریابی در بحبوحه همه گیری با آن روبرو بوده است. سازگاری با شرایط فعلی و جذب مصرف کنندگان به روش های جدید و اصیل تر مهم بوده است.
اگرچه بازاریابی حسی امروزه رایج تر است، اما این بدان معنا نیست که انجام آن کار آسانی است. هنگام تمرکز بر حواس به عنوان وسیله ای برای برانگیختن احساسات و اعمال مخاطبان خود، نکات زیادی را باید در نظر بگیرید. بسیار مهم است که انواع حواسی را انتخاب کنید که با برند شما هماهنگ باشند.
انواع بازاریابی حسی
بازاریابی حسی به استفاده از استراتژی های بازاریابی ، مانند: برندسازی، جایگاه یابی برند و بسته بندی، برای بهره برداری از احساسات و خاطرات از طریق درگیر کردن یک یا چند حس اشاره دارد: بینایی (بصری)، شنوایی، چشایی، لامسه و بویایی.
همه موجودات زنده از حواس یا قوای خود برای درک و تفسیر تحریکات ناشی از درون و بیرون، یعنی از روان و دنیای اطراف، استفاده می کنند. بنابراین، مدیران بازاریابی، استراتژی هایی را با هدف استفاده از این حواس برای متقاعد سازی مشتری و فروش کالاها و خدمات و اطمینان از ایجاد اثری ماندگار در ذهن مصرف کنندگان و ایجاد یک مزیت رقابتی، اجرا می کنند.
بازاریابی بصری
بازاریابی بصری، بدون شک، پرکاربردترین نوع بازاریابی حسی است، زیرا بیشترین تأثیر را از محیط می گیرد. انتخاب رنگ ها و شکل ها در طراحی یک محصول، چیدمان نقطه فروش و اجرای کمپین های تبلیغاتی، عوامل کلیدی موفقیت (یا شکست) در انواع شرکت ها هستند.
این به تمام منابعی اشاره دارد که بینایی مصرف کننده را تحریک می کنند: تصاویر، شکل ها و رنگ ها، در میان موارد دیگر. بازاریابی بصری احتمالاً مهم ترین دسته بازاریابی حسی است.
هنگام انجام بازاریابی بصری در دنیای دیجیتال، باید یک هدف را در ذهن داشته باشید: اطمینان حاصل کنید که مخاطب هدف، شرکت شما را از طریق تبلیغات، بنرهای وب، صفحات وبلاگ های خارجی یا وب سایت خودتان شناسایی می کند. به عنوان مثال، وبسایت شما ابزار اصلی بازاریابی بصری در اینترنت خواهد بود. نکته مهم در یک وبسایت، ایجاد یک جو از طریق یک فضای بصری است. در نتیجه می توانید برای مدیریت تغییر قدمی محکم بردارید.
استراتژی های بازاریابی حسی بصری:
- تصاویر و ویدیوهای با کیفیت بالا در وبسایت ها. (از تصاویر تار اجتناب کنید).
- تصاویر منحصر به فردی که نمایانگر برند شما باشند.
- فراخوان به اقدام (CTA) برای کاربران جهت انجام اقدامات ارزشمند در وبسایت شما.
- عکس هایی از محصول یا خدماتی که می فروشید به گونه ای که اولین چیزی باشد که کاربران در وب متوجه آن می شوند.
- ساختار وبسایت برای سهولت پیمایش.
- به اشتراک گذاری محتوای با کیفیت در تمام کانال های ارتباطی، چه آفلاین و چه آنلاین (شبکه های اجتماعی).

بازاریابی بویایی
بازاریابی بویایی، بازاریابی ای است که بالاترین سطح از حس را بر می انگیزد، بنابراین ارتباط نزدیکی با بازاریابی عاطفی دارد. به عنوان مثال، برای جذب مشتری شیرینی فروشی فروشگاه با استفاده از بوی تازه نان و شیرینی در آن منطقه، توانست فروش محصولات خود را 26 درصد افزایش دهد.
فرقی نمی کند که برند شما: لباس، عطر یا ماشین باشد؛ استفاده از رایحه در فروشگاه ها و داشتن محیطی تمیز و خوشبو، نقطه فروش شما را جذاب تر می کند. کلید یک استراتژی موفق بازاریابی رایحه، به یاد ماندنی و خلاقانه کردن یافتن راه هایی برای متمایز کردن (استراتژی تمایز) خود از رقبا است، به طوری که نه تنها رضایت مشتری را جلب کرده اید بلکه باعث بازگشت مشتری و ایجاد وفاداری می شوید.
استراتژی های بازاریابی حسی بویایی:
- استراتژی های بازاریابی حسی آنلاین و آفلاین اغلب دست در دست هم پیش می روند.
- مشتریان بالقوه را جذب کنید و برای کاربران، نمونه هایی از محصولات حاوی بو ارسال کنید تا آنها را به برند خود مرتبط کنید.
- نمونه ها را در ازای دریافت ایمیل از کاربران علاقه مند، برای آنها ارسال کنید.
بازاریابی شنیداری
صدا می تواند نقش مهمی در ایجاد احساسات نسبت به کاربران داشته باشد. پیوند دادن موسیقی با یک پیام، راه خوبی برای به خاطر سپردن آن توسط مصرف کننده است. هدف بازاریابی صوتی، تسهیل به خاطر سپردن یک برند یا درک بهتر ویژگی های یک محصول از طریق صداها است. اگر توجه کنیم، خواهیم دید که برندهای مختلف از سبک های مختلف موسیقی پس زمینه در فروشگاه های فیزیکی خود استفاده می کنند که بخش بسیار مهمی از تجربه خرید را تشکیل می دهند.
استراتژی های بازاریابی حسی شنیداری:
- صدای تولید شده هنگام باز کردن یک برنامه تلفن همراه.
- محتوای یک بازی.
- پادکست ها.
- کتاب های صوتی.
بازاریابی چشایی
وقتی استراتژی ها شامل اقداماتی باشند که حواس ما را برای جلب توجه تحریک می کنند، احتمال خرید آنی بسیار بیشتر می شود. مهم نیست چه استراتژی بازاریابی را دنبال می کنید، محصولات شما همیشه در مرکز تصمیم خرید مصرف کننده قرار خواهند گرفت. بنابراین، تبلیغ محصولات خود از طریق استراتژی بازاریابی چشایی در کانال های ارتباطی دیجیتال بسیار مهم است.
شاید به فروشگاه هایی رفته باشید که برای هر محصول خود شما را دعوت می کنند که قبل از خرید آن را تست کنید و بچشید. این همان بازاریابی چشایی است که تصمیم دارد محصولات همیشه در مرکز تصمیم خرید قرار بگیرد.
استراتژی های بازاریابی حسی چشایی:
- نمونه های رایگان یک راه حل عالی برای تبلیغ محصول شما هستند.
- بررسی محصول را دریافت کنید، به خصوص اگر جدید باشد. علاوه بر این، ما با نشان دادن اینکه نظر مصرف کنندگان مهم است، آنها را در مرکز محصول قرار می دهیم.
- ایجاد یک رابطه ممتاز با مصرف کننده. چشایی یکی از مهمترین حواس انسان برای انتقال احساسات مثبت است.
- بازاریابی ایمیلی.

بازاریابی لامسه
علاوه بر لمس محصول، درک کلی از محیط نیز تحت تأثیر حس بافت و موقعیت آن در نقطه فروش قرار دارد. لمس، در برخی موارد، در فرآیند پذیرش مصرف کننده نیز ضروری است. لمس یکی از عوامل اصلی تعیین کننده احساس امنیت و رفاه هنگام خرید است.
توانایی لمس یا نگه داشتن یک محصول در دستان خود و احساس شکل و بافت آن، احساس تعلق را به شما می دهد، جایی برای شک باقی نمی گذارد و مرحله ی خرید، را تأیید می کند.
استراتژی های بازاریابی حسی لمسی:
- از مواد جامدی که برای لمس خوشایند هستند، به ویژه لوازم جانبی مانند کارت ویزیت، برای انتقال یک تصویر قابل اعتماد از شرکت استفاده کنید.
- در صورت امکان، از مواد پایدار برای مرتبط کردن برند خود با ارزش های مثبت استفاده کنید.
- برای نشان دادن جدید بودن محصول، از مواد محافظ مانند مقوا یا پلاستیک در محصول استفاده کنید.
مزایای بازاریابی حسی
- بازاریابی حسی چیزی است که مشتری ها آن می خواهند.
- رنگ ها شناخت برند شما را افزایش می دهند.
- موسیقی و صدا به مشتریان کمک می کنند تا شما را به خاطر بسپارند.
- هرچه حواس بیشتری را در بازاریابی ورودی و خروجی خود بگنجانید، وفاداری به برند را بیشتری ایجاد می کنید.
- این کار تأثیر خوبی بر جای می گذارد و بنابراین مشتریان وقتی به برند شما فکر می کنند، احساسات مثبتی خواهند داشت.
- بازاریابی حسی به شما امکان می دهد تا مشتریان بیشتری را جذب کنید. همه مشتریان قادر به شنیدن یا دیدن نیستند. بنابراین، داشتن یک برند قابل دسترس، با استفاده از حواس بیشتر در استراتژی بازاریابی شما، قطعاً یک مزیت است.
- بازاریابی حسی، می تواند بسیار تاثیر گذار باشد.

نمونه هایی از بازاریابی حسی
اپل به خاطر داشتن یک تجربه منحصر به فرد در فروشگاه که مشتریانش به آن علاقه زیادی دارند، شناخته شده است. آنها به مشتریان اجازه می دهند تمام دستگاه های تکنولوژیکی خود را در فروشگاه امتحان کنند. با انجام این کار، مشتریان می توانند قبل از خرید نهایی، دستگاه ها را لمس و آزمایش کنند. این امر مشتریان را به اعتماد به اپل سوق می دهد، زیرا آنها از نشان دادن محصولات خود، حتی قبل از اینکه مشتریان موافقت خود را برای خرید آنها اعلام کنند، نمی ترسند.
کوکا کولا همیشه در زمینه تجربیات حسی یک نمونه است. کمپین کریسمس ۲۰۱۸ از تصویر سازی برای ترغیب مشتریان استفاده کرد. از طریق یک اپلیکیشن اندروید و iOS، مصرف کنندگان می توانستند قوطی نوشیدنی را اسکن کنند و به یک سناریوی واقعیت افزوده اختصاصی دسترسی داشته باشند. چهار قسمت از داستان هایی خرس قطبی معروف، این برند وجود داشت.
نمونه دیگری از بازاریابی حسی، استفاده رولز رویس از بو است. این برند به خاطر داشتن خودروهایی با رایحه خاص، ماشین نو شناخته می شود که برای بسیاری (و نه فقط علاقه مندان به خودروهای لوکس) جذاب است. این رایحه باعث می شود خریداران جدید هوس آن ماشین نو را کنند و آنها را به خرید وسیله نقلیه ای تمیز، براق و کاملاً نو ترغیب می کند. این یک تجربه است عالی است.

نتیجه گیری
بازاریابی حسی متناسب با احساسات مشتری می تواند یک تجربه نو آورانه باشد. بازار مالی پتانسیل زیادی برای بهبود دارد. دیدن یک محصول از طریق ویترین با تجربه لمس کردن و بوییدن آن یکسان نیست. اینجاست که بازاریابی حسی وارد عمل می شود. بسیاری از مصرف کنندگان اگر یک برند را یک تجربه حسی دلپذیر بیابند، آن را به اطرافیان خود توصیه می کنند که این خود بازاریابی دهان به دهان است، بنابراین حتی ابزاری مؤثر برای تشویق به تبلیغ مشتری است.
با دانستن اینکه بازاریابی حسی چیست، میتوان از آن برای حضور بیشتر در حافظه مشتری و قرار دادن خود در بین گزینه های خرید آنها استفاده کرد. این نوع بازاریابی که با خط کسب و کار سازگار شده است، می تواند مزایای کوتاه مدت و بلند مدت را فراهم کند.





