مشاوره تلفنی

مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو چیست؟

مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو
مغالطه قمارباز می‌تواند بر رفتار فروشندگان تأثیر بگذارد و آنها را به تصمیم‌ گیری‌های نادرست سوق دهد. این خطای شناختی باعث می‌شود که فروشندگان بر اساس موفقیت‌ها یا شکست‌های قبلی، آینده را پیش‌ بینی کنند، بدون آنکه تحلیل منطقی از شرایط بازار و رفتار مشتریان داشته باشند. در نتیجه، فروشندگان ممکن است بدون تغییر استراتژی، انتظار نتایج متفاوت داشته باشند که می‌تواند به کاهش فروش، مدیریت نادرست و حتی ایجاد کنیبالیزم در فروش منجر شود.
فهرست مطالب

مغالطه قمارباز یا همان سوگیری مونت‌کارلو یکی از خطاهای شناختی است که بر تصمیم‌ گیری‌های بسیاری از افراد تأثیر می‌گذارد. این سوگیری زمانی اتفاق می‌افتد که فرد گمان کند وقوع یک رویداد تصادفی به نتایج قبلی آن وابسته است، در حالی‌ که از نظر آماری، هر بار احتمال وقوع یک رویداد مستقل است.

به‌ عنوان‌ مثال، اگر در یک بازی شرط‌بندی، چندین بار پیاپی عدد قرمز در چرخ رولت ظاهر شود، برخی افراد به اشتباه تصور می‌کنند که احتمال آمدن عدد سیاه در دور بعدی بیشتر است. درحالی‌که هر بار، احتمال آمدن هر رنگ یکسان باقی می‌ماند. چنین طرز فکری می‌تواند نه‌ تنها در شرط‌ بندی بلکه در تصمیم‌ گیری‌های روزمره، از جمله استخدام کارشناس فروش یا پیش‌ بینی‌های تجاری، افراد را دچار خطا کند.

این سوگیری تنها در قمار رخ نمی‌دهد، بلکه در حوزه‌های مختلفی مانند آموزش فروش و استراتژی‌های کسب‌ و کار نیز دیده می‌شود. فرض کنید مدیری که چندین بار در جذب نیرو شکست خورده، به اشتباه فکر کند که اگر فرد بعدی را استخدام کند، حتماً موفق خواهد شد، فقط به این دلیل که قبلاً شکست خورده است.

در حالی‌ که عملکرد یک کارمند جدید به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد و نباید بر اساس پیشینه ناموفق، موفقیت آینده را تضمین‌ شده فرض کرد. همین مسئله در کمپین‌های بازاریابی نیز دیده می‌شود. ممکن است مدیری که چندین کمپین ناموفق را تجربه کرده، گمان کند که دفعه بعدی حتماً نتیجه مطلوب خواهد گرفت، در حالی‌ که بدون تغییر رویکرد، احتمال شکست همچنان وجود دارد.

درک درست از مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو می‌تواند در آموزش مارکتینگ برای مدیران و حتی مشاوره فروش بسیار مفید باشد. وقتی افراد متوجه شوند که تصمیم‌ هایشان نباید بر اساس الگوهای غیر واقعی و ارتباطات اشتباه بین رویدادهای مستقل باشد، می‌توانند تحلیل‌های بهتری انجام دهند و از تکرار اشتباهات جلوگیری کنند.

این خطای ذهنی باعث می‌شود بسیاری از افراد در موقعیت‌های حساس، انتخاب‌های نادرستی داشته باشند، زیرا به‌ جای تحلیل داده‌های واقعی، به تصورات غلط متکی می‌شوند. شناخت و آگاهی از این سوگیری کمک می‌کند تا تصمیم‌های آگاهانه‌تر و منطقی‌تری در کسب‌ و کار و زندگی شخصی داشته باشیم.

سوگیری مونت‌کارلو چیست؟

سوگیری مونت‌کارلو چیست؟

مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو یکی از خطاهای شناختی رایج است که باعث می‌شود افراد به اشتباه احتمال وقوع یک رویداد تصادفی را به نتایج گذشته مرتبط کنند. این خطای ذهنی به این دلیل رخ می‌دهد که انسان تمایل دارد در رخدادهای تصادفی به دنبال الگو بگردد، حتی زمانی که هیچ ارتباط منطقی بین وقایع وجود ندارد.

برای مثال، اگر در یک بازی تاس، چندین بار عدد پایینی ظاهر شود، ممکن است بازیکن گمان کند که احتمال آمدن عدد بالاتر در دور بعدی افزایش یافته است، درحالی‌که از نظر آماری، احتمال هر عدد ثابت و مستقل از پرتاب‌های قبلی است. چنین طرز فکری در حوزه‌های مختلفی، از تصمیم‌ گیری‌های تجاری گرفته تا تنظیم قرارداد کارشناس فروش، تأثیرگذار بوده و می‌تواند افراد را به مسیرهای اشتباه سوق دهد.

مغالطه قمارباز تنها در بازی‌های شانسی دیده نمی‌شود، بلکه در تصمیمات مدیریتی و برنامه‌ ریزی‌های تجاری نیز نقش دارد. به‌ عنوان‌ مثال، مدیری که چندین پروژه ناموفق را پشت سر گذاشته، ممکن است تصور کند که پروژه بعدی قطعاً موفق خواهد بود، فقط به این دلیل که شکست‌های متوالی داشته است.

در حالی‌ که هر پروژه نیاز به تحلیل مستقل دارد و احتمال موفقیت آن به عوامل واقعی وابسته است، نه نتایج قبلی. همین مسئله را می‌توان در حوزه بازاریابی نیز مشاهده کرد. اگر یک کمپین تبلیغاتی سه بار متوالی موفق شود، ممکن است مدیر بازاریابی به اشتباه فرض کند که چهارمین کمپین نیز حتماً نتیجه مثبت خواهد داشت، درحالی‌که موفقیت یک کمپین بستگی به فاکتورهای متعددی دارد و تحت تأثیر اصل پارتو، قانون ۲۰/۸۰، بهتر است منابع به طور بهینه توزیع شوند.

درک مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو می‌تواند در بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری و استفاده از ابزار مدیریت کسب و کار بسیار مؤثر باشد. به‌ ویژه در حوزه برنامه‌ ریزی و تعیین اهداف، مدیران باید از این سوگیری شناختی و ذهنی آگاه باشند تا تصمیمات خود را بر پایه داده‌های واقعی بگیرند، نه بر اساس تصورات نادرست درباره احتمال وقوع رویدادها.

برای مثال، در چارچوب OKR، باید اهداف به‌ گونه‌ای تعیین شوند که بر اساس عملکرد واقعی سازمان تنظیم شوند، نه بر اساس فرضیات نادرستی که از نتایج گذشته به دست آمده است. جلوگیری از این خطای شناختی کمک می‌کند تا افراد در تجارت، سرمایه‌ گذاری و حتی زندگی شخصی، انتخاب‌های منطقی‌تری داشته باشند و از تصمیمات غیر علمی پرهیز کنند.

تاریخچه مغالطه قمارباز

تاریخچه مغالطه قمارباز

مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو یکی از خطاهای شناختی قدیمی است که ریشه آن به درک نادرست انسان از احتمال و تصادف برمی‌گردد. این خطای ذهنی زمانی شکل گرفت که مردم تصور کردند اتفاقات تصادفی باید در کوتاه‌ مدت متعادل شوند، در حالی‌ که قوانین احتمال چنین الزامی را تعیین نمی‌کنند.

یکی از معروف‌ترین موارد تاریخی که باعث شد این سوگیری نام “مونت‌کارلو” را بگیرد، در سال 1913 در کازینوی مونت‌کارلو رخ داد. در یک بازی رولت، توپ 26 بار متوالی روی رنگ مشکی فرود آمد. بسیاری از قماربازان، تحت تأثیر این سوگیری، تصور کردند که احتمال آمدن رنگ قرمز در دور بعدی بسیار زیاد است و مبالغ هنگفتی را روی آن شرط‌بندی کردند، اما در نهایت سرمایه خود را از دست دادند.

این اتفاق نشان داد که رویدادهای گذشته در یک فرآیند تصادفی، تأثیری بر رویدادهای آینده ندارند، هرچند ذهن انسان تمایل دارد به دنبال الگوهای غیرواقعی باشد.

با وجود اینکه مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو ابتدا در حوزه شرط‌بندی و بازی‌های شانسی مطرح شد، اما به مرور زمان مشخص شد که این خطای شناختی در بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز تأثیرگذار است. برای مثال، در بازارهای مالی، سرمایه‌ گذاران ممکن است تصور کنند که اگر قیمت سهام یک شرکت برای چند روز متوالی کاهش داشته باشد، احتمال افزایش آن در روزهای آینده بیشتر خواهد شد، در حالی‌ که قیمت سهام تابع عوامل اقتصادی و عملکرد شرکت است و ارتباطی با روندهای کوتاه‌ مدت تصادفی ندارد.

همین تفکر می‌تواند در پیش‌ بینی رویدادهای سیاسی، ورزشی و حتی تصمیم‌ گیری‌های روزمره نیز دیده شود. برای نمونه، فردی که چند بار متوالی در آزمون‌های استخدامی رد شده است، ممکن است تصور کند که دفعه بعدی حتماً قبول خواهد شد، در حالی‌ که موفقیت در آزمون به مهارت‌ها و آمادگی او بستگی دارد، نه نتایج قبلی.

درک مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو به افراد کمک می‌کند تا تصمیمات منطقی‌تری بگیرند و گرفتار پیش‌ داوری‌های نادرست نشوند. این سوگیری نشان می‌دهد که ذهن انسان تمایل دارد اتفاقات تصادفی را به‌ صورت یک الگوی منظم ببیند، حتی زمانی که هیچ ارتباطی بین آن‌ها وجود ندارد. از این رو، در هر حوزه‌ای که تصمیم‌ گیری بر اساس داده‌ها و احتمالات انجام می‌شود، آگاهی از این خطای شناختی می‌تواند به جلوگیری از اشتباهات پرهزینه کمک کند.

سوگیری مونت‌کارلو در کسب‌ و کار

سوگیری مونت‌کارلو در کسب‌ و کار

مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو در کسب‌ و کار می‌تواند منجر به تصمیم‌ گیری‌های اشتباه شود، زیرا مدیران و کارآفرینان ممکن است تصور کنند که نتایج گذشته تأثیر مستقیمی بر اتفاقات آینده دارند، حتی زمانی که این تأثیر واقعی نیست. به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت در چند ماه گذشته با افزایش فروش مواجه شده است. اگر مدیران تحت تأثیر این سوگیری باشند، ممکن است گمان کنند که این روند حتماً ادامه پیدا خواهد کرد و بدون تحلیل بازار، اقدام به گسترش پورتفولیو محصولات خود کنند.

اما در واقعیت، افزایش فروش ممکن است به عوامل موقتی مانند تخفیف‌های فصلی یا تغییرات کوتاه‌ مدت در رفتار مشتریان مرتبط باشد، نه یک روند پایدار. در چنین شرایطی، اگر کسب‌ و کار بدون تحلیل دقیق سرمایه‌گذاری کند، ممکن است در آینده با مشکلات مالی مواجه شود.

یکی دیگر از نمونه‌های رایج مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو در کسب‌ و کار، در حوزه فروش اسپین دیده می‌شود. برخی از مدیران فروش ممکن است تصور کنند که اگر یک تیم فروش در چند معامله متوالی موفق نبوده، احتمال موفقیت در معامله بعدی افزایش می‌یابد. اما در واقعیت، هر فرصت فروش به عوامل خاص خود وابسته است، مانند نیاز مشتری، رقبا و نحوه ارائه محصول.

این طرز فکر می‌تواند باعث شود که مدیران منابع زیادی را روی مشتریانی سرمایه‌گذاری کنند که احتمال خریدشان پایین است، فقط به این دلیل که انتظار دارند پس از چند شکست، حتماً یک موفقیت رخ دهد. در حالی که استراتژی بهتر این است که از ابزارهای تحلیل داده برای بررسی واقعی شانس موفقیت استفاده شود.

در حوزه اصول منشی گری و مدیریت اداری نیز این سوگیری می‌تواند تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، اگر یک مدیر در چندین جلسه متوالی به دلیل دیر رسیدن کارمندان دچار مشکل شده باشد، ممکن است تصور کند که در جلسه بعدی حتماً تأخیر کمتری رخ خواهد داد، بدون اینکه اقدامی برای اصلاح روند انجام دهد.

در حالی که تا زمانی که قوانین ارزش‌های محوری سازمان تغییر نکنند یا انگیزه‌ای برای بهبود وضعیت ایجاد نشود، احتمال تکرار مشکل همچنان وجود دارد. درک مغالطه قمارباز یا سوگیری مونت‌کارلو در کسب‌ و کار به مدیران کمک می‌کند تا تصمیمات خود را بر اساس داده‌های واقعی بگیرند و نه تصورات ذهنی که ممکن است آن‌ها را به مسیرهای نادرست سوق دهد.

نقش سوگیری قمارباز در تصمیمات زنجیره‌ای

نقش سوگیری قمارباز در تصمیمات زنجیره‌ای

سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس زمانی که فرد در یک فرآیند تصمیم‌گیری زنجیره‌ای قرار می‌گیرد، می‌تواند باعث انتخاب‌های اشتباه شود. در این نوع تصمیم‌گیری‌ها، فرد بر اساس نتایج قبلی، احتمال وقوع رویدادهای آینده را به اشتباه تخمین می‌زند. فرض کنید مدیری که مسئول تأمین کالا برای یک فروشگاه زنجیره‌ای است، در چندین سفارش گذشته شاهد تقاضای بالای مشتریان برای یک محصول خاص بوده است.

اگر تحت تأثیر سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس قرار بگیرد، ممکن است بدون بررسی دقیق روند بازار، تصور کند که تقاضا همچنان افزایش خواهد یافت و تصمیم به سفارش بیش از حد آن محصول بگیرد. اما اگر افزایش تقاضا ناشی از یک رویداد خاص مانند تبلیغات گسترده یا تغییرات فصلی بوده باشد، این تصمیم می‌تواند باعث انباشتگی موجودی و ضرر مالی شود.

این سوگیری در دنیای سرمایه‌ گذاری نیز نقش پررنگی دارد. تصور کنید یک سرمایه‌ گذار چندین بار متوالی شاهد رشد ارزش سهام خاصی بوده است. اگر او تحت تأثیر سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس قرار گیرد، ممکن است فکر کند که این روند حتماً ادامه پیدا می‌کند و بدون بررسی شاخص‌های مالی یا وضعیت شرکت، سرمایه بیشتری روی همان سهم اختصاص دهد.

اما در واقعیت، هر تغییر قیمتی نتیجه شرایط اقتصادی، عملکرد شرکت و عوامل دیگر است، و گذشته هیچ تضمینی برای آینده ارائه نمی‌دهد. این طرز فکر می‌تواند باعث شود سرمایه‌ گذار در یک نقطه اوج خرید کند و با سقوط قیمت، ضرر هنگفتی متحمل شود.

در تصمیمات زنجیره‌ای مربوط به مدیریت پروژه، این سوگیری می‌تواند بر تخصیص منابع تأثیر بگذارد. مثلاً اگر یک مدیر پروژه در چند مرحله اول کار شاهد پیشرفت سریع بوده باشد، ممکن است تصور کند که روند رشد تیم ثابت خواهد ماند و بدون برنامه‌ ریزی کافی، وظایف بیشتری به اعضای تیم بسپارد.

اما اگر این پیشرفت اولیه به دلیل انگیزه بالای شروع کار بوده و در ادامه، فرسودگی نیروی کار یا چالش‌های پیش‌ بینی‌ نشده باعث کاهش سرعت شود، این تصمیم می‌تواند باعث تأخیر در پروژه شود. درک تأثیر سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس در چنین موقعیت‌هایی، به افراد کمک می‌کند که تصمیمات خود را بر اساس داده‌های واقعی بگیرند، نه بر اساس الگوهای ذهنی که الزاماً منعکس‌ کننده واقعیت نیستند.

چگونه از اثر سوگیری مغالطه قمارباز جلوگیری کنیم؟

چگونه از اثر سوگیری مغالطه قمارباز جلوگیری کنیم؟

سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس باعث می‌شود افراد به اشتباه تصور کنند که نتایج گذشته روی احتمالات آینده تأثیر می‌گذارد، در حالی‌ که در واقعیت، این رویدادها مستقل از یکدیگر هستند. برای جلوگیری از این خطای ذهنی، مهم‌ترین اقدام این است که روابط بین رویدادها را به‌ درستی شناسایی کنیم.

زمانی که فرد دقت کند که یک رویداد چرا اتفاق افتاده و آیا واقعاً ارتباطی با رخدادهای بعدی دارد یا نه، می‌تواند بهتر تصمیم بگیرد و گرفتار این سوگیری نشود. برای مثال، اگر مدیری ببیند که میزان فروش یک محصول در سه ماه گذشته افزایش یافته، نباید تنها بر این اساس فرض کند که این روند ادامه خواهد داشت.

او باید بررسی کند که آیا این افزایش ناشی از تغییرات فصلی، تبلیغات، کاهش قیمت رقبا یا عوامل دیگر بوده است. اگر این دلایل بررسی نشوند، ممکن است او دچار سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس شود و تصمیم اشتباهی برای تأمین کالا بگیرد.

در سرمایه‌ گذاری نیز این خطای شناختی می‌تواند منجر به ضررهای سنگین شود. فرض کنید سرمایه‌ گذاری در چند هفته گذشته با رشد مثبت سهام خاصی رو به‌ رو بوده است. اگر او بدون تحلیل دقیق فرض کند که این روند ادامه دارد و سرمایه بیشتری وارد کند، ممکن است با افت قیمت غافلگیر شود.

برای پیشگیری از این اشتباه، بهترین کار این است که تصمیمات مالی را بر اساس تحلیل‌های مستقل، بررسی وضعیت بازار و داده‌های واقعی بگیریم، نه بر اساس روندهای گذشته که ممکن است تصادفی باشند. به‌ روز رسانی داده‌ها، بررسی شاخص‌های اقتصادی و مشورت با کارشناسان به کاهش اثر سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس کمک می‌کند.

در فروش نیز این سوگیری می‌تواند تأثیر منفی بگذارد. ممکن است یک فروشنده پس از چندین فروش موفق تصور کند که این موفقیت به‌ طور طبیعی ادامه پیدا خواهد کرد، بدون اینکه نیازی به تغییر در استراتژی یا بهبود مهارت‌های خود داشته باشد. اما واقعیت این است که بازار و رفتار مشتریان دائماً در حال تغییر است و فروشنده‌ای که بر اساس تجربه‌های گذشته، انتظار موفقیت‌های آینده را دارد، ممکن است فرصت‌های بهبود را از دست بدهد.

برای جلوگیری از این مشکل، فرد باید نقاط ضعف خود را شناسایی کند و استراتژی‌های خود را بر اساس تحلیل‌های واقعی تغییر دهد. به‌ جای اتکا به یک روش ثابت، آزمایش روش‌های جدید و بررسی بازخوردها می‌تواند بهترین راهکار برای حفظ موفقیت در طولانی‌ مدت باشد.

مغالطه قمارباز چه تأثیری در رفتار فروشندگان دارد؟

مغالطه قمارباز چه تأثیری در رفتار فروشندگان دارد؟

سوگیری مغالطه قمارباز یا رشد شانس می‌تواند تأثیرات جدی در رفتار فروشندگان داشته باشد و بر تصمیمات آنها در مسیر فروش تأثیر بگذارد. بسیاری از فروشندگان، به‌ ویژه آنهایی که تجربه کمتری دارند، ممکن است بر اساس نتایج قبلی، الگوهای غیر واقعی برای موفقیت‌های آینده در نظر بگیرند.

وقتی یک فروشنده در چندین معامله پشت سر هم موفق عمل می‌کند، ممکن است به اشتباه تصور کند که این روند بدون تغییر ادامه خواهد یافت و بدون آنکه مهارت‌های خود را بهبود دهد یا استراتژی جدیدی طراحی کند، انتظار دارد همچنان موفق باشد. این تفکر ناشی از رشد شانس است که باعث می‌شود فروشنده به جای تحلیل واقعی شرایط بازار و نیازهای مشتریان، بر اساس توالی موفقیت‌های گذشته تصمیم بگیرد.

در روانشناسی فروش، یکی از اشتباهات رایج ناشی از سوگیری مغالطه قمارباز این است که فروشنده تصور می‌کند بعد از چندین بار شکست، حتماً معامله بعدی موفق خواهد شد. برای مثال، اگر در چندین جلسه مذاکره متوالی، مشتریان خرید نکنند، برخی فروشندگان دچار این توهم می‌شوند که چون چندین بار شکست خورده‌اند، این بار حتماً موفق خواهند شد، در حالی‌ که هر مذاکره به‌ طور مستقل نیاز به تحلیل و استراتژی مناسب دارد.

این اشتباه باعث می‌شود که فروشنده به جای تمرکز بر بهبود مهارت‌های شخصیت شناسی در فروش، متکی به یک توهم آماری باشد و زمان و انرژی خود را بر اساس تصورات نادرست هدر دهد.

یکی دیگر از پیامدهای این سوگیری در فروش، تأثیر آن بر نحوه مدیریت پورتفولیو محصولات است. اگر فروشنده بر اساس موفقیت‌های قبلی یک محصول خاص تصور کند که این روند ادامه دارد و بدون تحلیل رفتار مشتریان، موجودی خود را بر اساس آن تصمیم‌گیری کند، ممکن است با کاهش تقاضا یا تغییر شرایط بازار غافلگیر شود.

درواقع، بازار همیشه پویا است و نمی‌توان تنها به روندهای گذشته اتکا کرد. فروشندگان موفق کسانی هستند که با شناخت روانشناسی فروش، رفتار مشتریان را تحلیل می‌کنند و استراتژی خود را بر اساس داده‌های واقعی تنظیم می‌کنند.

در بعضی مواقع، این سوگیری می‌تواند منجر به کنیبالیزم در فروش شود، جایی که یک فروشنده بیش از حد روی یک محصول خاص تمرکز می‌کند و ناخواسته سایر محصولات یا خدمات خود را قربانی می‌کند. به جای اینکه بر اساس توهم رشد شانس، یک استراتژی را بدون تغییر ادامه داد، بهتر است با استفاده از شخصیت شناسی در فروش، شناخت دقیقی از مشتریان به دست آورد و تصمیمات منطقی‌تری اتخاذ کرد.

سوگیری مونت‌کارلو

نتیجه‌گیری:
مغالطه قمارباز یک خطای شناختی است که می‌تواند باعث تصمیمات غیر منطقی در فروش شود. فروشندگانی که به موفقیت‌های گذشته متکی هستند یا تصور می‌کنند که پس از چندین شکست حتماً موفق خواهند شد، در واقع دچار این سوگیری شده‌اند. این طرز تفکر می‌تواند آنها را از تحلیل واقعی نیازهای مشتریان و شرایط بازار بازدارد و در نتیجه، کارایی فروش کاهش پیدا کند.

برای جلوگیری از این خطا، لازم است که فروشندگان به‌ جای اتکا به توالی رویدادها، بر داده‌های واقعی و تحلیل دقیق بازار تمرکز کنند.

در دنیای فروش، موفقیت نتیجه یک فرآیند برنامه‌ ریزی‌ شده و منطقی است، نه صرفاً یک الگوی تصادفی. کسانی که در دام مغالطه قمارباز گرفتار می‌شوند، معمولاً از اصلاح استراتژی‌های خود غافل می‌مانند و به امید تکرار موفقیت‌های قبلی یا تغییر روند شکست‌ها، زمان و منابع خود را هدر می‌دهند.

شناخت این سوگیری و مقابله آگاهانه با آن، به فروشندگان کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و نتایج پایدارتری در کسب‌ و کار خود داشته باشند.

امتیاز شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میتونی این سبک محتوا رو داخل ایمیلت دریافت کنی
مام از هرزنامه بدمون میاد پس ایمیلی نمیفرستیم که خودمونم دوست نداریم